جالبتر اینکه انگار خبرنگاران همگی با هم محرم هستن توجه کنید
بابا شاید زن و شوهر قراره بشن !!!!!
بابا عجب زلزله مشتی بود!
من که قبلش داشتم خواب میدیدم یه دفعه آخرش دیدم تو خواب بلند شدم دارم میگم خدایا تو رحمان و رحیمی... تو همین لحظه شیشه های ساختمون شروع کردن به صدا دادن!
نفهمیدم چطور از حیاط سر در آوردم!
واقعا بد لریزید !!
الان که سایت لزره نگاری رو نگاه کردم دیدم شدتش 4.4 ریشتر و مرکزش 17 کیلومتری شیراز بوده.
واقعا خدا بخیر کرد...
بریم یه دو رکعت نماز شکر بخونیم.
آقا ما که تو شیراز حال و حوصله بیرون پریدن نداریم...من یکی که اصلا حیاط نداره خونمون که بپرم بیرون...اگه از پنجره بپرم بیرون 3 طبقه رو باید با چتر نجات بیام پایین....
حسین جون اینور که فقط یه لرزه شدید خیلی کوتاه حس شد...من نفهمیدم دوباره کی خوابم برد......البته هرچند تو بیدار شدندش هم شک دارم....یادم نمیاد درست و حسابی............ما بریم یه آیات بزنیم به کمرمون و بریم سر کار
مرکزش هم بغل دریاچه مهارلو بوده.
من صبح تازه فهمیدم زلزله اومده. همین الان بهم گفتن دیشب زلزله اومد ما دویدیم رفتیم تو کوچه یادمون رفت تو رو صدا کنیم! یعنی محبت و نگرانی تا این حدا!