انجمن تخصصی شکاروتیراندازی(بزرگترین مرجع اطلاعاتی تفنگ بادی،پی سی پی،تیراندازی ایرانیان)pcp.airrifle.airguns..تفنگ بادی،پنوماتیک،

حی حات من ذله .
ما خودمون باید یه کاری کنیم . انصافا" چند نفر حاضرند 2 روز از کار و شغل و . . . بزنن تا به خاطر زدن چاه های عمیق به عمق ده ها متر به دولت اعتراض کنن ؟ فقط من ، شما و چند نفر دیگه که می تونیم همه تو یه مینیبوس جا بشیم و به محل تظاهرات بریم !
نیروگاه برق فامنین ، تو یه منطقه ی نیمه بیابانی واقع شده . بازده این نیروگاه فرسوده 35 درصده . روزانه هزاران لیتر آب از زمین های این منطقه استخراج میشه که باعث شده تمام قنات ها و رودخانه های اونجا خشک بشه و
به خاطر خشک شدن زمین منطقه ، در بعضی مناطق گودال هایی به عمق بیش از 4 متر ایجاد شده که روز به روز عریض تر م عمیق تر میشه . بر اثر همین گودال ها یکی از روستاهای فامنین به طور کامل به دل زمین فرو رفت . این نیروگاه باید لب دریا باشه نه یه منطقه ی نیمه بیایونی .
afshen 49 روستاشون در همون اطرافه . باید یقه ی چه کسی رو به خاطر این کار اشتباه بگیره ؟ حیات وحش منطقه اش رو باید از کی پس بگیره ؟

به فرمایش اسماعیل عزیز پستم رو از تصاویر شکار به اینجا منتقل کردم

دوستان در خصوص پست خودم در صفحه 102 تاپیک تصاویر شکار که مربوط بود به دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
امروز در صفحه 13 روزنامه شرق مطلب دیگری منتشر شده که خوندنش خالی از لطف نیست و البته بازم قضاوت نمیکنیم و منتظر نظرات دوستان با تجربه هستیم



هرساله 500‌ هزار پرنده مهاجر در دامگاه‌هاي فريدونكنار كشتار مي‌شود
مسلخ مهاجران خسته
مژگان جمشيدي

هرساله فصل سرما كه از راه مي‌رسد دسته‌هاي بي‌شماري از انواع پرندگان، مهاجرت به مناطق گرمسيري زمين را آغاز مي‌كنند و به حكم غريزه ده‌ها هزار كيلومتر بال مي‌زنند تا شايد مكان و ماواي امني براي زمستان‌گذراني خود در عرض‌هاي جغرافيايي پايين‌تر بيابند. تالاب‌هاي استان‌هاي شمالي ايران نيز يكي از مهم‌ترين مناطق زمستان‌گذراني پرندگان مهاجر در كشور ما محسوب مي‌شوند كه متاسفانه هرساله شمار اين پرندگان در اين مناطق كاهش مي‌يابد. شكار و صيد بي‌رويه، تخريب زيستگاه‌ها و تغيير كاربري اين اراضي به كشاورزي و اجراي طرح‌هاي توسعه‌اي ناپايدار در حريم زيستگاه‌ها از مهم‌ترين دلايل كاهش جمعيت پرندگان مهاجر در ايران است كه در اين ميان شكار و صيد بي‌رويه توسط مردم و شكارچيان محلي نقش بارزي در اين كاهش جمعيت دارد.
دامگاه فريدونكنار‍؛ قتلگاه ميليوني پرندگان مهاجر
دامگاه فريدونكنار كه در نزديكي شهر فريدونكنار در استان مازندران واقع شده يكي از مهم‌ترين قتلگاه‌هاي پرندگان مهاجري است كه اين منطقه را براي زمستان‌گذراني خود انتخاب مي‌كنند، غافل از اينكه بدن نحيف آنها كه روزهاي متمادي رنج سفر چندده‌هزار كيلومتري را متحمل شده، قرار است لقمه‌اي شود براي سفره‌هاي بي‌بركت برخي ايرانيان. به اين‌ترتيب دامگاه‌هاي فريدونكنار هرساله شاهد زمين‌گير شدن و كشتار شمار زيادي از پرندگان مهاجري است كه توسط عده‌اي صياد محلي به دام افتاده و از بين مي‌روند.
فريدونكنار كه در فهرست تالاب‌هاي بين‌المللي قرار گرفته و يكي از مهم‌ترين مناطق زمستان‌گذراني پرندگان مهاجر است، از جمله مناطق تحت حفاظت محيط‌زيست است كه سازمان محيط‌زيست تا به‌حال نتوانسته آن‌طور كه بايد و شايد مديريت خود را بر نحوه و ميزان قانوني شكار و صيد در اين منطقه اعمال كند. با اينكه دامگاه‌هاي فريدونكنار تنها زيستگاه درناي سيبري در ايران محسوب مي‌شود اما همين يك عدد درناي سيبري باقيمانده هم كه اكنون دو سال است به تنهايي عزم سفر به فريدونكنار مي‌كند، از گزند شكارچيان در امان نمانده به طوري‌كه دوستداران طبيعت و افراد محلي چندي پيش گزارش دادند كه يك شكارچي به قصد كشتن اين پرنده به سمتش شليك كرده كه البته گلوله به درناي سيبري اصابت نمي‌كند. هر چند اداره كل محيط‌زيست استان اين خبر را تكذيب مي‌كند اما واقعيت اين است كه عزم و اراده‌اي جدي براي حفظ گونه‌هاي در خطر انقراض نه فقط در بين مردم كه حتي در سازمان محيط‌زيست هم وجود ندارد به گونه‌اي كه اكنون سال‌هاست بازار فروش پرندگان فريدونكنار در يك‌قدمي تابلوي شكار ممنوع سازمان محيط‌زيست (!) آغاز به‌كار كرده و در همين بازار كوچك محلي انواع گونه‌هاي پرندگان مهاجر به فروش مي‌رسد، بدون آنكه نظارتي فعاليت اين افراد و گونه‌هاي صيدشده توسط سازمان محيط‌زيست صورت گيرد.
به گفته فعالان محيط‌زيست هرساله بالغ بر 500 هزار پرنده مهاجر در همين بازار سنتي محلي به فروش مي‌رسد.
اما تراژدي اصلي كه در دامگاه‌هاي فريدونكنار رقم مي‌خورد، سال‌هاست كه دل بسياري از دوستداران طبيعت را به درد مي‌آورد. اينجا برخلاف ديگر تالاب‌هاي شمالي ايران، كمتر نشاني از تير و گلوله است! هرچه است تورهايي است كه براي گرفتن پرندگان كار گذاشته است تا بعد سر بريده شوند يا زنده به فروش برسند. گاه صحنه‌ها چنان زجرآور است كه اگر براي نخستين بار باشد اين صحنه‌ها را ببيني تا مدت‌ها خواب از چشمانت ربوده مي‌شود.
محمدعلي ‌الله‌قلي، عضو هيات‌مديره كانون حفاظت از طبيعت محيط‌بان در گفت‌وگو با «شرق» در اين‌باره مي‌گويد: ما از اداره محيط‌زيست آمل و بابلسر خواهش مي‌كنيم توجه بيشتري نسبت به حفاظت اين مناطق با‌ارزش و غني داشته باشند، چرا كه اخيرا علاوه بر صيد بي‌رويه‌اي كه از انواع اردك‌ها و غازها شروع شده گاهي حتي صيادان و شكارچيان اقدام به شكار گونه‌هايي همچون غاز پيشاني سفيد كوچك و اردك بلوطي كه گونه‌اي شديدا در خطر انقراض است، مي‌كنند. به گفته وي تنجه، اردك تاجدار، قوي گنگ و فريادكش كه از پرندگان حمايت‌شده بين‌المللي هستند و انواع پرندگان كنار آبزي مانند بوتيمار، گيلانشاه، خروس كولي، پاشلك و انواع حواصيل‌ها كه براي تاكسيدرمي و مصارف زينتي شكار مي‌شوند در بازار فريدونكنار موجود است.
او مي‌افزايد: از سوي ديگر تورگذاري و نحوه صيد اين پرندگان به گونه‌اي است كه حتي منجر به‌ گير افتادن پرندگان شكاري، انواع جغدها و عقاب‌هاي وابسته به تالاب كه همگي جزو گونه‌هاي حمايت‌شده سازمان محيط‌زيست هستند، مي‌شود. اين فعال حيات‌وحش مي‌افزايد: فقط پرندگان نيستند كه در دامگاه‌هاي فريدونكنار از بين مي‌روند بلكه پستانداراني كه وارد دامگاه‌ها مي‌شوند و به نوعي مزاحم كار صيادان محلي مي‌شوند مثل رودك، انواع سمور و گربه جنگلي، نيز با تله‌گذاري صيادان، كشته مي‌شوند و سازمان محيط‌زيست نيز كوچك‌ترين نظارتي بر روي اين بازار ندارد.
الله‌قلي خاطرنشان مي‌كند: امسال خبر رسيده كه صيادان از تورهاي ريزتر براي صيد پرنده‌هاي كوچك‌تر مانند انواع سهره‌ها، گنجشك‌ها، سينه‌سرخ و... استفاده كرده‌اند و بهانه‌شان هم اين بوده كه اين پرندگان كوچك، گندم‌هايي را كه آنها براي صيد اردك‌ها توزيع مي‌كنند مي‌خورند به اين‌ترتيب كل اكوسيستم در فريدونكنار آماج حملات صيادان قرار گرفته و اين جاي بسي نگراني است. اين در حالي است كه اين منطقه پتانسيل تبديل شدن به يكي از بهترين و كامل‌ترين سايت‌هاي پرنده‌نگري جهان را دارد.
به گفته او در حال حاضر فقط بازار فروش پرندگان فريدونكنار اقدام به فروش پرندگان به صورت همه‌روزه نمي‌كند بلكه حتي اطراف وروديه بازار ماهي فريدونكنار هم انواع پرندگان مانند آنقوت، فلامينگو، قو، قرقاول، شاهين‌ها و... به صورت مخفي به فروش مي‌رسد. در حالي كه هر دو اين بازارها نيازمند نظارت دقيق‌تري هستند تا حداقل بشود مانع صيد پرندگان حمايت‌شده يا غيرگوشتي شد.
الله‌قلي به «شرق» گفت: من فكر مي‌كنم يكي از مهم‌ترين اقداماتي كه از طرف ما بايد انجام شود اطلاع‌رساني براي جلوگيري از مصرف گوشت اين پرنده‌ها در بين مردم و رستوران‌هاست. ما در هيچ كجاي ديگري از ايران شرايطي كه در شمال ايران وجود دارد را نداريم. وجود توريست‌هاي فراوان، باغات مركبات، شاليزارها، نهالستان‌ها و باغات گل و بهره‌مندي از شرايط آب و هوايي مناسب هموطنان شمالي را از نظر معيشت تامين مي‌كند و ديگر نيازي به صيد پرندگان احساس نمي‌شود آن هم در حالي كه صيد از دريا اينقدر گسترش يافته كه خزر را از پا درآورده ديگر صيد پرندگان چه توجيهي دارد؟
كوشان مهران، كارشناس تنوع زيستي و از فعالان محيط‌زيست تنكابن نيز به شرق مي‌گويد: وضعيت در همه جاي مازندران همين گونه است به‌طوري‌كه تا 15‌سال پيش در فصل زادآوري مي‌توانستيد انبوه كلوني زادآوري باكلان و اگرت را روي درختان جنگل خشكه‌داران مشاهده كنيد و مدارك موجود نشان از حضور چهارهزار قطعه از اين دو گونه به هنگام زادآوري دارد كه ناگاه عده‌اي پيدا شدند كه از آمل و بابل براي شكار اين پرندگان به‌ظاهر‌حرام‌گوشت آمدند... و چه راحت هم مي‌آمدند و مي‌رفتند. از اين جنگل حفاظت‌شده كه بگذريم، حرف و حديث بسيار بود كه بلد آن شكارچيان چه كساني بودند و اكنون ديگر آشيانه پرنده‌اي در اين جنگل به چشم نمي‌خورد.
وي افزود: از سوي ديگر تغيير و تبديل زمين‌هاي برنجكاري و شاليزارها در شهرستان تنكابن و به ويژه اطراف نشتارود و خشكه‌داران سرعت عجيبي به‌خود گرفته است. به طوري‌كه روزگاري اين نواحي پوشيده از جنگل‌هاي انبوه هيركاني و پذيراي پرندگاني جز آبچران بود ولي به دليل قطع يكسره، كاشت برنج و غرقابي شدن زيستگاه جديدي براي پرندگان كنار آبچر ايجاد شد.
شكار و صيد ده‌ها هزار پرنده مهاجر در فريدونكنار در حالي صورت مي‌گيرد كه فعالان محيط‌زيست چند سالي است در تلاش‌اند تا به جاي اين استقبال خصمانه از مهاجران خسته، مردم را به پرنده‌نگري و عكاسي از آنها ترغيب كنند؛ عملي كه در بسياري از كشورهاي جهان چرخ صنعت اكوتوريسم را به حركت درآورده و ميليون‌ها دلار عايد اقتصاد ملي و محلي كرده اما در ايران نه تنها خبري از پرنده‌نگري نيست كه سهم مهاجران خسته تنها گلوله‌هاي سربي است و تورهاي گسترده بر پهنه تالاب و چاقوهاي برنده صيادان و گاه نيزه‌هاي تيزي كه در قالب يك روش سنتي خونين به سمت پرندگان پرتاب مي‌شود.

دماوند عزیز سپاس بسیار از این مطلب زیبا.در مورد این موضوع و روشهای مشابه شکار پرندگان آبی در شمال بارها صحبت شده و من نظر شخصی خود را در این مورد میگم:
کشتار بیرحمانه و ناجوانمردانه.
حالا چرا جلوی این کار گرفته نمی شه؟ضعف مدیریت شدید در سازمان محیط زیست که سالهاست هیچ ترتیب اثری در این مورد داده نشده تا با قدرت جلوی این اعمال و روشهای مشابه،صید بی برنامه از دریای خزر، شکار بی رویه در سایر مناطق کشور و... گرفته بشه.
به نظر من یا باید در مردم فرهنگ ایجاد کرد که زمان می بره و عملا اقدامی در این مورد ندیدم (البته به جز بدتر شدن اوضاع!) یا باید به زور جلوی یک سری رفتارها رو گرفت.
500000 پرنده آبزی؟؟؟ شما فکر می کنین کمه؟من از دوران بچگیم به یاد دارم که دیدن اردک و غاز مهاجر در تمام روستاها و کشتزارهای شمال در فصلهای سرد عادی بود ولی الان محدود به مناطق خاصی تحت عنوان حفاظت شده هست که عملا تنها چیزی که نمیبینین حفاظت هست.
دوستان می دونن که من با شکار به صورت صحیح هیچ مشکلی ندارم و خودم هم گاهی این کار رو در حد معقول انجام می دم ولی انصافا این روش بالا رو میشه بهش شکار گفت؟کشتار شاید...
دردآور تر اینه که یک مجله وزینی مثل سرزمین من می آد و این روش رو به عنوان یک روش هوشمندانه مورد ستایش قرار می ده! اینه فرهنگ سازی؟؟
یا در یک مجله از پرنده نگری به عنوان کاری بیهوده در ردیف و اندازه کفتر بازی!!(خودتون مقایسه کنین) یاد می شه.آیا این نویسنده از اونایی نیست که به همه پرنده ها گنجشک می گن؟؟
دوستان باید اهل اون منطقه باشین تا ببینین عدم جلوگیری از شکار و صید بی برنامه، قطع جنگلها ،خالی کردن زباله در حاشیه رودخانه ها و فاضلاب به داخل رودها و درپی اون به داخل دریا چه بروز منطقه آورده؟؟
این موضوع در همه جای این کشور در حال تکراره و دلیلی به جز قرار دادن افراد به شدت نا آگاه و غیر کارشناس در راس سازمان حفاظت از محیط زیست،نبود قانون بازدارنده و ناآگاهی مردم و حرص و طمع ما انسانها براش نمی شه آورد.

کاملا درسته متاسفانه گاها با جرایم کوچیک با ژست های محیط زیستی تمام برخورد میشه اونوقت یه جا شتر با بارش گم میشه
البته واقعا چنین اقداماتی رو نمیشه بنام شمالی های عزیز ثبت کرد من خودم نزدیک 2 سال اونطرفا دانشجو بودم و میدونم مردم اون مناطق دلشون برای محیط زیستشون از هر شخص غیر بومی بیشتر میسوزه
نباید منافع بیش از 70 میلیون ایرانی (البته در مورد پرنده های مهاجر پای مردم کشورهای دیگه هم میاد وسط ) رو به منافع کاسبکارانه عده معدودی که تعدادشون نسبت به جمعیت همون منطقه هم چندان قابل توجه نیست ( اگرم باشه چیزی عوض نمیشه ) فروخت
متاسفانه این قضیه واقعا علتش عدم فرهنگ سازی و اطلاع رسانی از تبعات منفی هست و کسانی که سهم در این فجایع دارن بیش از منفعت طلبی جرمشون ندانستنه یعنی عدم انجام وظیفه توسط محیط زیست !

دماوند جان شما اگه اونجا دانشجو بودین من اونجا به دنیا آمدم و بزرگ شدم. الان هم اگه آمار بگیرین شاید 5 درصد جمعیت منطقه ازاین روشها سود می برن و به قول شما منافع 70 میلیون رو زیر پا می ذارن. و به نظر من باید با قدرت با این افراد برخورد کرد گاهی واقعا زبان خوش کارساز نیست و زور بهترین گزینه هست.

ممنون احسانی جان
همونطور که مهدی جان فرمودند این مسعله بیشتر به مدیریت ناصحیح و غیر هوشمندانه بر میگرده.وقتی جایی مدیریت صحیح نباشه و شخص صلاحیت مدیریت بر یک مجموعه رو نداشته باشه حالا از فوتبالش گرفته تا محیط زیست و ... هرکسی سعی میکنه از خلا مدیریت استفاده کرده و سهم خودشو تو این اشوب به چنگ بگیره.کسانی که عملا دست به این کشتار ها میزنند مسلما گناه کارند.ولی نه به اندازه کسانی که در پست مدیریت به وظایف شرعی و انسانی خودشون عمل نمیکنند.

مسلما این افرادی که این کار رو می کنن به هیچ وجه احساس گناه نمی کنن و در خیلی موارد حتی اگه جلوشون گرفته بشه مدعی هستن که حقشون پامال شده.چرا؟چون نسل اندر نسل این کار انجام شده.مشکل از اونجا شروع می شه که موقعی که مثلا پدر بزرگ این اشخاص این کار رو می کرد اولا منابع تغذیه اینقدر مثل امروز فراوون نبود دوم اینکه تعادلی بین تعداد شکارچی و شکار هنوز وجود داشت و اخلاق شکار هم بیشتر از امروز جاری بود.پدر من از قدیم شکار می کرد ولی تعریف می کنه در زمستونا که آهوها (در اصطلاح محلی ما به شوکا آهو می گن) در اثر سرما و کمی علوفه به مناطق روستایی می اومدن محال بود کسی به این حیوونا تیراندازی کنه یا آزاری برسونه به هر حال خوشبختانه هنوز یه سری اعتقادات در بین ما از بین نرفته و به قول جناب آقای اینانلو شاید بشه با استفاده از اونا دوباره مردم رو با طبیعت و حیات وحش و محیط زیست آشتی داد.لازمه اش اینه که مدیرانی لایق و دانا بر این مجموعه گمارده بشن که نقاط ضعف و قوت رو خوب بشناسن و جایی که لازمه به اونها قدرت قانونی داده بشه تا بتونن با استفاده از اون جلوی این گونه فجایع رو بگیرن.
الان به نطر من بدترین مشکل نبود قدرت قانونی و ضمانت اجرایی و همینطور بیتفاوتی و نا آگاهی مردم هست.یادم می آد چند سال پیش شاهد بودم که تو یکی از روستاهای کنار دریا وقتی مامورای محیط زیست اقدام به جمع کردن تورهای ماهیگیران محلی در خارج از فصل صید کردن با برخورد خشن اهالی روستا بعد از کتک خوردن از انجام وظیفه باز موندن.اینه ضمانت اجرایی؟ تو خود حدیث مفصل بخوان...

با سلام . من صد در صد با صحبت هاي شما و دوستان ديگري كه در اين مورد اشاراتي به اين مساله داشتند حق ميدم همونطور كه خودم هم قبلا اشاره كردم و واقعا جاي افسوس داره . اما... اگر به خود همين افراد مستقيم در اين مورد گفته بشه براحتي ميگن كه مگه زدن چند تا مرغابي و اردك و غيره با گنجشك و كبوتر و ... كه شما ميزنيد چيه ؟ براي همينه كه به قول شما اينها هيچگونه احساس گناهي نميكنن اما همه ميدانيم كه بر حسب آمار جهاني به علت شكار بي رويه در كل جهان اين امار سير نزولي داره اينه كه تا چند سال ديگه با توجه به شكار زياد و خشكساليهاي مختلف مناطق بايد يه راهكار عملي انجام بشه ( بگذريم كه از نظر بعضيها يه راه حل اينه كه همه رو شكار كنيم تا ديگه بحثي نباشه ) تمام اينها كه گفتيم يك طرف ولي همونطور كه قبلا هم گفتم متاسفانه اين افراد در اين منطقه از اين راه امرار معاش ميكنن و بصورت سنتي به اين كار مبادرت ميكنن تا اينجا صورت مساله كامل مشخصه چيزي كه جاي افسوس داره اينه كه مسولان امر چرا در جهت از بين رفتن اين شغل كه بصورت عادت در امده انجام نمي دهند و اگر انجام ميدهند چرا نمود و تاثيري نداره البته اينو بصورت كلي براي هم ايران و هم كشورهاي ديگر گفته ميشه چون بعضي كشورهاي ديگه هست كه بيشتر از ما شكار ميكنند . باميد يك راهكار عملي . يا حق

يك نكته اي هم بگم خالي از لطف نيست
دوستان چندي پيش كه پسر عموي ما از مالزي برگشته بود و قرار بود مثلا برام از تفنگ و مغازه هاي شكار چيزي بياره دست خالي (مثل سريهاي قبل خخخ ) اومد و ميگفت اونجا اصلا تفنگ بادي ممنوع هست و حتي حملش هم جرم محسوب ميشود . براي همين مغازه آنچناني شكار و تفنگ پيدا نميشه ؟!!
خب بعد از صحبتهاش رسيد به محيط زيست و جذب توريست چون ايشون به عكاسي علاقه دارند و تازگيها هم دوربين ديجيتال نسبتا خفني خريده بودند ميگفت شما هر نوع پرنده اي كه فكر كنيد بوفور اونجا يافت ميشود و توريستها و بازديدكنندگان از اون فضا با علاقه ازشون عكس ميگيرند و محيط زيست كه نشاط گرفته از حفظ تمام ماهيت زندگي جانوري و حتي انساني هست در كنار يكديگر ديده ميشود البته از انواع جانوران اونجا تغذيه ميشه كه اون هم فقط توسط افراد مجاز وگرنه غير قانوني كسي حق شكار را ندارد و حتي اگر حيواني مثلا بشما حمله كرد يا آزار رساند حق كشتن اورا نداريد و بايد به سازمان حمايت از محيط زيست براي بردنش خبر بديد و چيزهاي ديگه كه دوستان بيشتر از ما ميدونند .
خب منظور اينه كه ما تو ايران متاسفانه چيزي كه هم اكنون هم براي ما به ارث رسيده اينه كه از دورانهاي قبل فقط حيوانات را شكار ميكردند حالا چه براي خوردن وچه براي لذت كشتن و يا سود هاي ديگر و تبعات آن هم از بين رفتن و يا كم شدن گونه هاي بسيار نادر جانوري تو ايران شد و ايران غني از اين بابت فقير شد البته هنوز هم جسته گريخته اين نوع شكار ها ميشود كه جاي تاسف دارد براي درك بهتر كافيه يك نگاه به وجود اين همه سلاحهاي مجاز و غير مجاز شكاري بياندازيد نمونه اش را الان دوستان تعريف ميكنند كه چه ازدهام و محشري از جمعيت اسلحه بدست توي مراكز صدور حمل سلاح بوجود آمده خب دوستان اينها نشانه چيه ؟
پر واضح هست كه قطعا هر كدوم از اينها طي سال بارها شكارهاي غير مجاز داشتند شايد دوستان از اين جمله من ناراحت بشوند و من اينجا ازشون عذر خواهي ميكنم ولي بلاخره واقعيتيست حالا در كنار اينها چقدر آدمهاي كوچيك و بزرگ بادي بدست هم داريم خخخخخخ كه هيچ كنترل و آماري هم ازشون نيست ؟! يكيش هم خودمون ديگه خخخخ
خب اينها چه بخواهيم وچه نخواهيم بخشي از اين متاثرين به محيط زيست هستند .
خلاصه كنم چون مطلب زياد شد اميد هست يا اميدواريم روزي اين فرهنگ در همه ما نهادينه بشه كه با ديدن هر جانوري اول بفكر بقا و حياتش باشيم تا كشتنش
اينم براي حسن ختام (عكس يك كبوتر جنگلي بسيار زيبا )