2011-10-07, 07:01 PM
خوب اینجوری نشد علی جان...کاملترش میکنم:
صبح 8.30 قرار داشتیم همه رو قال گذاشتم تا 9.30بعد رفتیم یه آفرود خفن به جاهائی که به عمر بابام ندیده بودم و عمرا هم میدیدم،خلاصه با هزار بدبختی با این تریلای چینی پا به پای تریلای ژاپنی رفتم!چندین نفر که قدیمی اون راه بودن گیر افتادن و زمین خوردن ولی منو علی مثل کوهی لنگ در هوا با ترس ولی شجاعت میرفتیم جلو فقط گه گداری یکی از پشت ترکم داد میزد
شیبهائی رو رفتیم بالا که 45 درجه شایدم گاهی بیشتر میشد بعد رسیدیم اینجا:
بعد از این رسیدیدم به مومهی که فقط ژاپنی سوارا جرات کردن برن بالا ولی با دیدن اونا منم شیر شدمو رفتم منتها علی رو پیاده کردم تا سبک شم...رفتیم و رفتیم تا رسیدیم به اینجا بعد یکی هی گیر داد گفت منم موتور میخام منم موتور میخام که همه گفتن روی موتورامون نوشته دور از درسترس اطفال!منتها با وساطت من و گفتن جمله "ببخشید اقا موتورتو بده بچه ثواب داره"راضی شدند و نتیجه شد این(علی مشهدی 2 ترورت میکردم بهتر بود تا الان.... ): علی جون خیلی مخلصم
بعدشم که موقع برگشت سر راه دوتا کبوتر زدیم البته یکیش سفید بود و بعد از شکار متوجه شدیم مال کفتربازای عزیز بوده منتها توی اتوبان وسط کبوتر چاهیا بود دیگه تقصیر ما نبود!
بعدم کبابشون کردیم و زدیم تو رگ.ولی از من به شما نصیحت دیگه کبوتر نزنید چون خوشمزه نیست برید از این یاکریم دیروزیای من بزنید بخدا تا بحال همچین گوشتی نخورده بودم!خیلی لذیذ بود واقعا حال کردم حیف که تعدادش کم بود بعد از اونا کبوتر خوردیم حال نداد!!!!
یا علی
صبح 8.30 قرار داشتیم همه رو قال گذاشتم تا 9.30بعد رفتیم یه آفرود خفن به جاهائی که به عمر بابام ندیده بودم و عمرا هم میدیدم،خلاصه با هزار بدبختی با این تریلای چینی پا به پای تریلای ژاپنی رفتم!چندین نفر که قدیمی اون راه بودن گیر افتادن و زمین خوردن ولی منو علی مثل کوهی لنگ در هوا با ترس ولی شجاعت میرفتیم جلو فقط گه گداری یکی از پشت ترکم داد میزد
شیبهائی رو رفتیم بالا که 45 درجه شایدم گاهی بیشتر میشد بعد رسیدیم اینجا:
بعد از این رسیدیدم به مومهی که فقط ژاپنی سوارا جرات کردن برن بالا ولی با دیدن اونا منم شیر شدمو رفتم منتها علی رو پیاده کردم تا سبک شم...رفتیم و رفتیم تا رسیدیم به اینجا بعد یکی هی گیر داد گفت منم موتور میخام منم موتور میخام که همه گفتن روی موتورامون نوشته دور از درسترس اطفال!منتها با وساطت من و گفتن جمله "ببخشید اقا موتورتو بده بچه ثواب داره"راضی شدند و نتیجه شد این(علی مشهدی 2 ترورت میکردم بهتر بود تا الان.... ): علی جون خیلی مخلصم
بعدشم که موقع برگشت سر راه دوتا کبوتر زدیم البته یکیش سفید بود و بعد از شکار متوجه شدیم مال کفتربازای عزیز بوده منتها توی اتوبان وسط کبوتر چاهیا بود دیگه تقصیر ما نبود!
بعدم کبابشون کردیم و زدیم تو رگ.ولی از من به شما نصیحت دیگه کبوتر نزنید چون خوشمزه نیست برید از این یاکریم دیروزیای من بزنید بخدا تا بحال همچین گوشتی نخورده بودم!خیلی لذیذ بود واقعا حال کردم حیف که تعدادش کم بود بعد از اونا کبوتر خوردیم حال نداد!!!!
یا علی