انجمن تخصصی شکاروتیراندازی(بزرگترین مرجع اطلاعاتی تفنگ بادی،پی سی پی،تیراندازی ایرانیان)pcp.airrifle.airguns..تفنگ بادی،پنوماتیک،

نسخه کامل: احكام شرعي شكار
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
ممنون
(2012-01-25 09:44 AM)asadjavan نوشته شده توسط: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
آقایون شَکارچی با سلیقه و با تجربه سلام
میدونم نجسه میدونم حرامه ولی.....
بهترین روش یا روش شما برای طبخ گوشت گراز چیه
دیدی یه وقتی هیچی گیر نیوردی برای خوردن میگن اون موقع میشه خورد!!
خب دوستان از این دست سئوالها برای همه ما ممکنه پیش بیاد ولی قبلش خوبه احکام مربوطه را بدانیم و همچنین فلسفه این موضوع و تفسیر آیات مربوطه را که خدائی نکرده یوقت جزو آن دسته از کسانی که پرستش نمیکنند و یا ستمگرند قرار نگیریم و بامید اینکه همه ما جزو دسته دومی که خدا را پرستش میکنند باشیم . Khansariha (256)


سوره : البقرة آیه : 172
متن عربی آیه : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُواْ لِلّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ
ای کسانی که ايمان آورده ايد ، از آن چيزهای پاکيزه ای که روزی شما، کرده ايم ، بخوريد و اگر خدا را می پرستيد ، سپاسش را به جای آوريد

تفسیر نمونه
طيبات و خبائث
از آنجا كه قرآن در مورد انحرافات ريشه دار از روش تاءكيد و تكرار در لباسهاى مختلف استفاده مى كند، در اين آيات بار ديگر به مساءله تحريم بى دليل پاره اى از غذاهاى حلال و سالم در عصر جاهليت به وسيله مشركان باز مى گردد، منتهى روى سخن را در اينجا به مؤ منان مى كند در حالى كه در آيات گذشته روى سخن به همه مردم بود.
مى فرمايد: ((اى افراد با ايمان از نعمتهاى پاكيزه كه به شما روزى دادهايم بخوريد)) (يا ايها الذين آمنوا كلوا من طيبات ما رزقناكم ).
((و شكر خدا را بجا آوريد اگر او را مى پرستيد)) (و اشكروا لله ان كنتم اياه تعبدون ).
اين نعمتهاى پاك و حلال كه ممنوعيتى ندارد و موافق طبع و فطرت سالم انسانى است براى شما آفريده شده است چرا از آن استفاده نكنيد؟!.
اينها به شما نيروئى ميبخشد تا بتوانيد وظائف خود را انجام دهيد بعلاوه شما را به ياد شكر پروردگار و پرستش او مى اندازد.
مقايسه اين آيه با آيه يا ايها الناس كلوا مما فى الارض (آيه 168 همين سوره ) و ملاحظه تفاوتهاى اين دو با هم ، دو نكته لطيف را به ما مى فهماند:
در اينجا مى گويد من طيبات ما رزقناكم (از غذاهاى پاكى كه به شما روزى داديم …) در حالى كه در آنجا مى گفت : مما فى الارض (از آنچه در زمين است ) اين تفاوت گويا اشاره به اين است كه نعمتهاى پاكيزه در اصل براى افراد با ايمان آفريده شده است ، و افراد بيايمان به بركت آنها روزى مى خورند، همانند آبى كه باغبان براى گلها در جويها جارى مى سازد ولى خارها و علف هرزه ها نيز از آن بهره مى گيرند!
ديگر اينكه به مردم عادى مى گويد بخوريد و پيروى گامهاى شيطان نكنيد، ولى به مؤ منان در آيه مورد بحث مى گويد: بخوريد و شكر خدا را بجا آريد يعنى تنها به عدم سوء استفاده از اين نعمتها قناعت نمى كند، بلكه حسن استفاده را نيز شرط مى شمرد.
در حقيقت از مردم عادى تنها انتظار ميرود كه گناه نكنند ولى از افراد با ايمان انتظار دارد كه اين نعمتها را در بهترين راه مصرف كنند.
ضمنا ممكن است تكرار سفارش در مورد استفاده از غذاهاى پاك كه در آيات
متعدد عنوان شده براى بعضى سؤ الانگيز باشد اما اگر كمى به تاريخ زمان جاهليت و آداب و رسوم خرافى آنها توجه كنيم و بدانيم كه آنها چگونه بدون دليل نعمتهاى حلال را بر خود ممنوع مى ساختند و اين عادت به طورى در آنها نفوذ كرده بود كه همچون وحى آسمانى تلقى مى شد و گاه آن را صريحا به خدا نسبت مى دادند، نكته اين تاءكيد روشن مى شود، قرآن مى خواهد اين افكار خرافى را از اين طريق به كلى از مغز آنها بيرون كند.
بعلاوه تكيه روى عنوان ((طيب )) همگان را متوجه اين دستور اسلامى مى كند كه از غذاهاى ناپاك ، از گوشتهائى همچون گوشت مردار و درندگان و حشرات ، و از مسكرات كه به شدت در ميان مردم آن زمان رواج داشت بپرهيزند.
در جلد ششم تفسير نمونه صفحه 149 به بعد در زمينه استفاده مؤ منان از روزيهاى پاك و زينتهاى معقول ( ذيل آيه 32 اعراف ) بحث مشروحى داريم .
آيه بعد براى روشن ساختن غذاهاى حرام و ممنوع و قطع كردن هر گونه بهانه چنين مى گويد خداوند تنها گوشت مردار، خون ، گوشت خوك ، و گوشت هر حيوانى را كه به هنگام ذبح نام غير خدا بر آن گفته شود تحريم كرده است (انما حرم عليكم الميتة و الدم و لحم الخنزير و ما اهل به لغير الله ).
و به اين ترتيب سه قسمت از گوشتهاى حرام به اضافه خون كه ، بيش از همه مورد ابتلاى مردم آن محيط بوده است در اينجا ذكر مى كند كه بعضى پليدى ظاهرى دارند و بر كسى مخفى نيست ، مانند مردار، خون و گوشت خوك ، و بعضى پليدى معنوى دارند مانند قربانيهائى كه براى بتها مى كردند.
انحصارى كه از آيه با كلمه انما استفاده مى شود به اصطلاح حصر اضافى است ، يعنى منظور بيان تمام محرمات نيست ، بلكه هدف نفى بدعتهائى است كه آنها
در مورد قسمتى از گوشتهاى حلال داشتند، و به تعبير ديگر آنها قسمتى از گوشتهاى پاكيزه و حلال را طبق خرافات و موهوماتى بر خود تحريم مى كردند، اما در عوض به هنگام كمبود غذا از گوشت آلوده مردار يا خوك و يا خون استفاده مى كردند! قرآن به آنها اعلام مى كند كه اينها براى شما حرام است نه آنها (و اين است معنى ((حصر اضافى ))).
و از آنجا كه گاه ضرورتهائى پيش مى آيد كه انسان براى حفظ جان خويش مجبور به استفاده از بعضى از غذاهاى حرام مى شود قرآن در ذيل آيه آن را استثنا كرده و مى گويد: ولى كسى كه مجبور شود (براى نجات جان خويش از مرگ ) از آنها بخورد گناهى بر او نيست ، به شرط اينكه ستمگر و متجاوز نباشد))! (فمن اضطر غير باغ و لا عاد فلا اثم عليه ).
به اين ترتيب براى اينكه اضطرار بهانه و دستاويزى براى زياده روى در خوردن غذاهاى حرام نشود با دو كلمه ((غير باغ )) و ((لاعاد)) گوشزد مى كند كه اين اجازه تنها براى كسانى است كه خواهان لذت از خوردن اين محرمات نباشند، و از مقدار لازم كه براى نجات از مرگ ضرورى است تجاوز نكنند، (باغ و عاد در اصل باغى و عادى بوده ، باغى از ماده ((بغى )) به معنى طلب كردن است ، و در اينجا منظور طلب كردن لذت است و ((عادى )) به معنى متجاوز مى باشد، يعنى متجاوز از حد ضرورت ).
تفسير ديگرى براى جمله ((غير باغ و لاعاد)) ذكر شده است كه با معنى اول تضادى ندارد، و ممكن است هر دو با هم در مفهوم آيه جمع باشند و آن اين است كه : با توجه به اينكه يكى از معانى بغى ظلم و ستم است ، منظور اين است كه اجازه خوردن گوشتهاى حرام مخصوص كسانى است كه سفر آنها سفر ستم و گناه نباشد (بايد توجه داشت كه اضطرار و اجبار معمولا در سفرهائى نظير سفرهاى آن زمان حاصل مى شد كه قافله ها در بيابان مى ماندند و يا راه را گم مى كردند) .
بنابر اين اگر سفر، سفر گناه باشد گرچه آنها ناچارند براى حفظ جان خود از غذاى حرام بخورند ولى گناهش در نامه عملشان نوشته خواهد شد، و به تعبير ديگر اين ستمگران براى حفظ جان خود واجب است به حكم عقل از اين گوشتها بخورند اما اين وجوب از مسئوليت آنها چيزى نمى كاهد، چرا كه در مسير غلط چنين اجبارى را پيدا كرده اند.
رواياتى كه مى گويد اين آيه درباره كسانى است كه در راه قيام بر ضد امام مسلمين گام ننهند نيز اشاره به همين حقيقت است ، چنانكه در احكام نماز مسافر نيز وارد شده كه حكم نماز شكسته تنها براى مسافرانى است كه سفر آنها سفر حرام نباشد و لذا در ضمن روايات به جمله ((غير باغ و لاعاد)) براى هر دو حكم ، استدلال فرموده اند (حكم نماز مسافر و حكم ضرورت خوردن گوشتهاى حرام ). <251>
و در پايان آيه مى فرمايد: ((خداوند غفور و رحيم است )) (ان الله غفور رحيم ).
همان خداوندى كه اين گوشتها را تحريم كرده با رحمت خاصش در موارد ضرورت شديد اجازه استفاده از آن را داده است .
1- فلسفه تحريم گوشتهاى حرام
بدون شك غذاهائى كه در آيه فوق تحريم شده همچون سائر محرمات الهى فلسفه خاصى دارد و با توجه كامل به وضع جسم و جان انسان با تمام ويژگيهايش
تشريع شده است ، در روايات اسلامى نيز زيانهاى هر يك مشروحا آمده ، و پيشرفتهاى علمى بشر پرده از روى آن برداشته است .
مثلا در كتاب كافى پيرامون گوشت مردار از امام صادق (عليه السلام ) چنين مى خوانيم : اما الميتة فانه لم ينل منها احد الاضعف بدنه ، و ذهبت قوته و انقطع نسله و لا يموت آكل الميتة الا فجاة : امام بعد از ذكر مقدمهاى در مورد اينكه تمام اين احكام به خاطر مصالح بشر است مى فرمايد:((اما مردار را هيچكس از آن نمى خورد مگر اينكه بدنش ضعيف و رنجور مى شود، نيروى او را مى كاهد، و نسل را قطع مى كند، و آن كس كه به اين كار ادامه دهد با سكته و مرگ ناگهانى از دنيا ميرود))!. <252>
اين مفاسد ممكن است به خاطر آن باشد كه دستگاه گوارش نمى تواند از مردار خون سالم و زنده بسازد، بعلاوه مردار كانونى است از انواع ميكربها، اسلام علاوه بر اينكه خوردن گوشت مردار را تحريم كرده ، آن را نجس هم دانسته تا مسلمانان كاملا از آن دورى كنند.
دومين چيزى كه در آيه تحريم شده خون است (والدم ) خونخوارى هم زيان جسمى دارد و هم اثر سوء اخلاقى ، چرا كه خون از يكسو ماده كاملا آماده اى است براى پرورش انواع ميكربها.
تمام ميكربهائى كه وارد بدن انسان مى شوند به خون حمله مى كنند، و آن را مركز فعاليت خويش قرار مى دهند، به همين دليل گلبولهاى سفيد كه پاسداران و سربازان كشور تن انسانند همواره در منطقه خون پاسدارى مى كنند تا ميكربها به اين سنگر حساس كه با تمام مناطق بدن ارتباط نزديك دارد راه پيدا نكنند.
مخصوصا هنگامى كه خون از جريان مى افتد و به اصطلاح مى ميرد، گلبولهاى
سفيد از بين مى روند و به همين دليل مى كربها كه ميدان را خالى از حريف مى بينند به سرعت زاد و ولد كرده گسترش مى يابند، بنا بر اين اگر گفته شود خون به هنگامى كه از جريان مى افتد آلودهترين اجزاى بدن انسان و حيوان است گزاف گفته نشده .
از سوى ديگر امروز در علم غذاشناسى ثابت شده كه غذاها از طريق تاثير در غده ها و ايجاد هورمونها در روحيات و اخلاق انسان اثر مى گذارند، از قديم نيز تاءثير خونخوارى در قساوت و سنگدلى به تجربه رسيده ، و حتى ضرب المثل شده است ، و لذا در حديثى مى خوانيم : ((آنها كه خون مى خورند آنچنان سنگدل مى شوند كه حتى ممكن است دست به قتل پدر و مادر و فرزند خود بزنند))! <253>
سومين چيزى كه در آيه تحريم شده خوردن گوشت ((خوك )) است (و لحم الخنزير).
خوك حتى نزد اروپائيان كه بيشتر گوشت آن را مى خورند سمبل بى غيرتى است ، و حيوانى است كثيف ، خوك در امور جنسى فوق العاده بيتفاوت و لا ابالى است و علاوه بر تاءثير غذا در روحيات كه از نظر علم ثابت است ، تاءثير اين غذا در خصوص لااباليگرى در مسائل جنسى مشهود است .
در شريعت حضرت موسى (عليه السلام ) حرمت گوشت خوك نيز اعلام شده است ، و در اناجيل گناهكاران به خوك تشبيه شده اند، و در ضمن داستانها مظهر شيطان خوك معرفى شده است .
جاى تعجب است كه بعضى با چشم خود مى بينند از يكسو خوراك خوك نوعا از كثافات و گاهى از فضولات خودش است و از سوى ديگر براى همه روشن شده كه گوشت اين حيوان پليد داراى دو نوع انگل خطرناك بنام كرم ((تريشين )) و يكنوع ((كرم كدو)) است باز هم در استفاده از گوشت آن اصرار مى ورزند.
تنها كرم ((تريشين )) كافى است كه در يكماه 15 هزار تخمريزى كند و در انسان سبب پيدايش امراض گوناگونى مانند كم خونى ، سرگيجه ، تبهاى مخصوص اسهال ، دردهاى رماتيسمى ، كشش اعصاب ، خارش داخل بدن ، تراكم پيه ها، كوفتگى و خستگى ، سختى عمل جويدن و بلعيدن غذا و تنفس و غيره گردد.
در يك كيلو گوشت خوك ممكن است 400 ميليون نوزاد كرم تريشين باشد و شايد همين امور سبب شد كه چند سال قبل در قسمتى از كشور روسيه خوردن گوشت خوك ممنوع اعلام شد.
آرى آئينى كه دستوراتش به مرور زمان جلوه تازهاى پيدا مى كند آئين خدا، آئين اسلام است .
بعضى مى گويند با وسائل امروز ميتوان تمام اين انگلها را كشت و گوشت خوك را از آنها پاك نمود، ولى به فرض كه با وسائل بهداشتى با پختن گوشت خوك در حرارت زياد انگلهاى مزبور بكلى از ميان بروند باز زيان گوشت خوك قابل انكار نيست ، زيرا طبق اصل مسلمى كه اشاره شد گوشت هر حيوانى حاوى صفات آن حيوان است و از طريق غده ها و تراوش آنها (هورمونها) در اخلاق كسانى كه از آن تغذيه مى كنند اثر مى گذارد، و به اين ترتيب خوردن گوشت خوك مى تواند صفت بيبند و بارى جنسى و بى اعتنائى به مسائل ناموسى را كه از خصائص بارز نر اين حيوان است به خورنده آن منتقل كند.
و شايد يكى از علل بيبند و بارى شديد جنسى كه در كشورهاى غربى حكومت مى كند همان تغذيه از گوشت اين حيوان آلوده باشد.
چهارمين چيزى كه تحريم شده ، گوشتهائى است كه نام غير خدا هنگام ذبح بر آن برده شود (و ما اهل به لغير الله ).
از جمله گوشتهائى كه در اين آيه از خوردن آنها نهى شده گوشت حيواناتى است كه مثل زمان جاهليت به نام غير خدا (بتها) ذبح شود.
آيا بردن نام خدا يا غير خدا، هنگام ذبح ، از نظر بهداشتى در گوشت حيوان اثر مى گذارد؟!
در پاسخ بايد گفت نبايد فراموش كرد كه لازم نيست نام خدا و غير خدا در ماهيت گوشت از نظر بهداشتى اثرى بگذارد، زيرا محرمات در اسلام روى جهات مختلفى است ، گاهى تحريم چيزى بخاطر بهداشت و حفظ جسم است ، و گاهى بخاطر تهذيب روح و زمانى بخاطر حفظ نظام اجتماع ، و تحريم گوشتهائى كه به نام بتها ذبح مى شود در حقيقت جنبه معنوى و اخلاقى و تربيتى دارد آنها انسان را از خدا دور مى كند، و اثر روانى و تربيتى نامطلوبى دارد، چرا كه از سنتهاى شرك و بت پرستى است و تجديد كننده خاطره آنها.
2- تكرار و تاءكيد
تحريم موضوعات چهارگانه فوق در چهار سوره از قرآن ذكر شده است كه دو مورد از آن در مكه (انعام 145 و نحل 115) و دو مورد آن در مدينه نازل شده است (بقره 173 كه آيه مورد بحث است و مائده 3).
چنين به نظر مى رسد كه نخستين بار اوائل بعثت بود كه تحريم اين گوشتهاى حرام اعلام شد، و دومين بار اواخر اقامت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) در مكه ، و سومين بار در اوائل هجرت در مدينه و بالاخره چهارمين بار در اواخر عمر پيامبر در سوره مائده كه از آخرين سوره قرآن است بيان شده .
اين طرز نزول آيات كه بى سابقه يا كم سابقه است ، به خاطر اهميت اين موضوع و خطرات جسمى و روحى فراوان آن است و نيز به خاطر آلودگى زياد مردم آن روز به آن بوده است .
3- استفاده از خون براى تزريق
شايد نياز به توضيح نداشته باشد كه منظور از تحريم خون در آيه فوق تحريم خوردن آن است ، بنابر اين استفاده هاى معقول ديگر مانند تزريق خون براى نجات جان مجروحان و بيماران و مانند آن هيچ اشكالى ندارد، حتى دليلى بر تحريم خريد و فروش خون در اين موارد در دست نيست ، چرا كه استفاده اى است عقلائى و مشروع و مورد نياز عمومى .

پاورقی :
251-در حديثي از امام صادق (ع) مي خوانيم که در تفسير آيه فوق فرمود : منظور از «باغي» کسي است که به دنبال صيد (از روي تفريح نه از روي نياز) مي رود و منظور از «عادي» سارق است آنها حق ندارند گوشت ميته بخورند و براي آنها حرام است و نماز را نيز نمي توانند شکسته بخوانند (وسائل الشيعه جلد 5 صفحه 509.
252-وسائل الشيعه جلد 16 صفحه 310.
253-وسائل الشيعه جلد 16 صفحه 310.
منبع:
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دستت درد نکنه دوست عزیز

اگه میدونستم اینقدر به زحمت می افتی اصلا نمی پرسیدم

ولی در گاوداری ها و حتی تو طبیعت هم گاو نر جوان مادر خودشو بارور میکنه و ظاهرا مشکلی پیش نمیاد و کسی هم بی غیرت نشده تا حالا انشا الله
(2012-01-28 11:57 PM)asadjavan نوشته شده توسط: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ولی در گاوداری ها و حتی تو طبیعت هم گاو نر جوان مادر خودشو بارور میکنه و ظاهرا مشکلی پیش نمیاد و کسی هم بی غیرت نشده تا حالا انشا الله
مطمئنی دوست عزیز؟بهتره یه نگاه به زندگی اونور آبی بندازی!البته جدیدا یه نگاه به خود ایرانیها هم بندازی بدک نیست گاها ازونا جلوتر زدند جاشم نیست اینجا اعلام کنم کسی خاست ببینه و باور کنه لینک میدم خودش نظرات روشنفکرانه و منور الفکرانه و جدید بعضیا رو ببینه!
وقتی میگن ادم کش بده!پس بده!حالا من بیام بگم نه بچه کش بده بزرگسال کش خوبه اینیکی بی جرمه!بد،بده!
علی اقا خیلی خیلی خیلی خیلی استفاده کردم ممنون مخصوصا آیات قران با تفسیرش...
با سلام از انجا که گوشت خوک علاوه بر حرام بودن عین نجاست تلقی می گردد استنباط من اینست که در مواقع ضرور نیز مجاز به خوردن نیستیم.
هما جان البته درمواقعی که هیچ غذائی نیست و انسان رو به مرگ میره و مطمئنه هیچ غذائی گیرش نمیاد حتی خوردن مردار که عین نجاست تلقی میشه هم بی مشکل قلمداد میشه.یعنی درصورتیکه طرف به مرگ نزدیک میشه هرچیزی که باهاش بتونه زنده بمونه رو میتونه بخوره!نه اینکه بره آدم بکشه و بخوره ها ولی شما فرض کن کسی داره از گرسنگی میمیره و مطمئنه اگر صبر هم بکنه غذائی پیدا نمیکنه و میمیره!ازونجائی که اسلام دین عقل هست هم عقل ما و هم دین ما میگه توی مواقع اضطراری میشه از هر گوشتی حتی گوشت حیوان مرده هم استفاده کرد تا از مرگ نجات پیدا کنیم!
(2012-01-28 11:57 PM)asadjavan نوشته شده توسط: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دستت درد نکنه دوست عزیز

اگه میدونستم اینقدر به زحمت می افتی اصلا نمی پرسیدم

ولی در گاوداری ها و حتی تو طبیعت هم گاو نر جوان مادر خودشو بارور میکنه و ظاهرا مشکلی پیش نمیاد و کسی هم بی غیرت نشده تا حالا انشا الله
ممنون دوست عزیز
نه چه زحمتی
ولی ظاهرا کمی ناراحت شدید این مطالب بالا و مشابه آن علاوه بر اشاره به نص صریح خداوند و استنتاج فقهی ، علمی و فلسفی توسط عالمان و محققین این علم به تحریر درآمده و در خصوص بعضی خوردنیهای حرام منجمله به منعیت گوشت خوک اشاره شده که هیچ شبه ای هم در این احکام نیست .
البته قیاص شما قیاص مع الفارق هست و بدیهی است که هرساله حیوانات نر و جوان با نرهای دیگر بر سر انتخاب جفت خود مبارزه میکنند و چه بسا جفت خود همان زاده خود هم باشد این منافاتی با خوی و طبیعت حیوان ندارد ولی وقتی جفتهای خود را انتخاب کردند دیگه نسبت بهش تعصب و غیرت بخرج میدهند .
بنظر من فرق هست بین حیوان که بواسطه مردار شدن نجاست می شود با سگ و خوک که در زمان حیات نیز نجس هستند پس با این عقلانیتی که می فرمایید در صورت ضرورت می توان از گوشت مرده انسان نیز تناول کرد؟(البته حکم شرعی آن را می خواهم بدانم که از طرف دانای کل است.)
من یادم میاد؟!!خخخ زمان رضا ش.ا.ه بوده یا قاجار دقیق نمیدونم قحطی کل ایران رو میگیره مخصوصا غرب کشور رو.توی اون دوره زمونه حتی بعضی شهرها قرنطینه میشدن چون افرادی که گشنه بشن و نزدیک به مرگ باشند دیگه نه عقلی دارند نه قدرک تفکری!مثل یه حیوون خوی حیوانیت میزنه بالا و به هیچ جنبنده ای رحم نمیکنند!پدربزرگم تعریف میکرد اون زمانها توی بعضی مناطق حیوانات مرده رو هم میخوردند و بعد از چند وقتی توی محله های غریب و مناطق خلوت دیده بودند که چند نفر به یک نفر حمله کردند تا بکشندش و کبابش کنند!اوضاع وخیمی بوده و کلی از مردم مردند شما یه کم تاریخ رو نگاه کن میبینی چه بلای عظیمی بوده حتی یه فیلمی بود توی تلوزیون که این صحنه ها رو روایت کرده بود زندگی نامه یه دکتری بود اسمش یادم نیست!
دوست عزیز تمام قوانین و شرایط اسلام مال دوران عادی هست.یکی از زیباترین جذابیتهای اسلام انعطاف پذیری شدید اون هست که توی هرموقعیتی قوانین خاص خودشو داره!مثلا همین قضیه که من خودم شخصا پرسیدم گفتند که درمواقع مرگ خوردن گوشت مردار حیوان هم حلال میشه!بازم میگم نه اینکه آدم زنده رو بکشند!من حکم آدم مرده رو نپرسیدم ولی حیوون رو پرسیدم که حلال گوشت یا حرام گوشت مرده یا زنده فرقی نداره توی مواقع مرگ و اضطراری خوردنش مشکلی نداره اونم درحدی که زنده بمونی نه اینکه کباب پلنگ درست کنی یه هفته بخوری خخخخخ
بازم شما از مرجعت بپرس ولی عقل هم همین گواه رو میده هرچند اکثرا عقل ما تمام قوانین اسلام رو درک نمیکنه و درک ما پائین تره!
علی جان هم توی فیلمه زندگینامه ی دکتر غریب بود و هو توی فیلمه در چشم بادKhansariha (8)

این هم منبعش(ویکی پدیا)

قحطی ۱۲۹۶ - ۱۲۹۸ بزرگترین قحطی تاریخ ایران است. [۱][۲] در این قحطی نزدیک به ۴۰٪ از جمعیت ایران به سبب گرسنگی و سوءتغذیه و بیماری‌های ناشی از آن نابود شدند. با اینکه قحطی بزرگ ایران از بزرگ‌ترین قحطی‌های دوره معاصر و از بزرگ‌ترین نسل‌کشی‌های قرن بیستم است، اما ناشناخته باقی مانده‌است. ایران بزرگ‌ترین قربانی جنگ جهانی اول است. هیچ کشوری خسارتی در این ابعاد را در نگاه مطلق و یا نسبی تحمل نکرده‌است. تاریخ ایران در جنگ جهانی اول را، نمی‌توان بدون درک آنچه که در این سال‌ها رخ داد، دریافت. در سالهای جنگ اول جهانی، انگلیسی‌ها کشور را اشغال کردند؛ و درست در همین زمان بود که ایران به بزرگ‌ترین فاجعه تاریخ خود یعنی قحطی ۱۹۱۹ ـ ۱۹۱۷ دچار شد.[۳][۴][۵]

انگلیسی‌ها تا ژوئیه ۱۹۱۸ ایران را به اشغال خود درآوردند. قرار بر این بود که نیروهای بریتانیا در مه ۱۹۲۱ ایران را ترک کنند؛ یعنی ایران در حدود سه سال و نیم در اشغال نظامی بریتانیا قرار داشت. نیروهای بریتانیا در فوریه ۱۹۲۱، از ایران رفتند.[۶][۷][۸]

میروشنیکف درباره خسارات و ویرانی‌های ایران در جنگ جهانی اول می‌نویسد: جنگ جهانی اول برای مردم ایران بداقبالی‌ها و مشقات بی‌شماری به همراه آورد. مناطق وسیعی در اثر جنگ تخریب شده، دهها هزار ایرانی دچار قحطی شدند یا پس از بیماری مردند، بسیاری زندگی خود را در اثر عملیات نظامی از دست دادند و یا خسارت دیدند. در نگاه به گذشته، حتی اکنون نیز سخت است بتوان گفت چگونه ایران می‌توانست لطمه کمتری ببیند. دفاع از تمامیت ملی در برابر دست‌اندازی‌های قدرتهای بزرگ که هر کدام تسلط بر ایران را پاداشی در نبرد برای مستعمرات جدید و حوزه‌های نفوذ خود می‌دیدند، ناممکن بود.[۹]


حدود چهار تا پنج میلیون نفر ـحدود نیمی از جمعیت کشور در آن زمانـ در این قحطی تلف شدند. ایران، هنگامی بزرگ‌ترین فاجعه را تحمل می‌کرد که در اشغال نظامی انگلیس بود. انگلیسی‌ها جز چند اقدام جزئی تسکینی و بی‌اثر، نه تنها برای کاستن از شدت قحطی کاری انجام ندادند، بلکه با خرید گسترده غله و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هند و بین‌النهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاست‌های مالی -از جمله نپرداختن درآمدهای نفت به ایران- قحطی را شدت بخشیدند. در نتیجه، تعداد بیشتری از مردم ایران با سیاست‌های انگلیسی‌ها از بین رفتند. این اقدام را می‌توان با اطمینان، مصداق عینی جنایت علیه بشریت تلقی کرد.[۱۰][۱۱][۱۲]


احمد کسروی میگوید در سال ۱۳۳۶ قمری (۱۲۹۷ شمسی) جنگ جهانی در میان بود و گرانی نیز پیش آمد و میتوان گفت یک سوم مردم از میان رفتند و در آن سال در تبریز آشکارا می‌دیدم که توانگران دست بینوایان نمی‌گرفتند و وقتی خویشان و همسایگانشان از گرسنگی می‌مردند پروا نمی‌داشتند و مردگان از بی کفنی روی زمین می‌ماندند.[۱۳]


یا حقKhansariha (8)
(ویرایش مدیر: هانتر جان خیلی خیلی لطف کردی مرسی از بابت اطلاعات دقیق که گفته های منو روشن کرد alinozad )
لینک مرجع