سلام دوستان .من از اونایی هستم که تازه به انجمن پیوسته اند و اهل استان شهید پرور ایلام هستم ...
حدودا دو سه سال پیش بود نزدیکای عید رفتیم واسه طبیعت گردی نزدیکای ظهر بود یه جا نشسته بودیم که از دور چندتا گراز دیدیم .حدودا یه 400 متری با ما فاصله داشتن .
اصلا فک نمیکردیم طرف ما بیان .نصیب هیچکی نشه یکی از اون نرهای گندشون بدون اینکه خبر داشته باشیم داشت میومد طرف ما.
یه 50 متر مونده بود به ما برسه شانس آوردیم نزدیکمون چند تا تخته سنگ بزرگ بود هممون پخش شدیم هرکدوممون رفت یه جایی رو تخته سنگا
جایی که من پناه گرفتم دقیقا جایی بود که آقا گراز از کنار من رد شد والا فک کنم یه چن متری باهام فاصله داشت
یعنی نصیب کسی نشه یه زهره ای ازم ترکید که نگو . به چشم خودم فشار قبرو حس کردم جون خودم خخخخخخخ
دم همگی گرم...
سلام
حرف از سگ شد یه خاطره دردناک که یه چند سالی ازش میگذره یادم افتاد براتون بگم
داشتم میرفتم خونه پدربزرگم که تو یکی از روستاهای استان ایلامه
جایی که من از تاکسی پیاده شدم تا خونه پدربزرگم باید از چندتا روستای دیگه میگذشتم . از اون چندتا روستای اولی که گذشتم یه طوری قدم برمیداشتم که سگا بیدار نشن از خواب .چون اگه یکیشون پارس میکرد همشون بیدار میشدن و دیگه ........ تازه قبلا بهم حمله کرده بودن که بنده با چنان سرعتی دویدم که خداشاهده اگه مسابقه ای چیزی بود اگه اول نمیشدم دوم حتمی بودhttp://www.iran-airrifle.com/forum/images/smilies/khansariha%20(367).gif
خوب بقیه خاطره :دیگه داشتم به خونه میرسیدم که از 100 متریم یه سگ از یه سرا زیری خودشو با چنان سرعتی بهم رسوند بعدش خودشو کوبوند به پاهام . میخواست پامو بگیره که پوزش خورد به ساق پام . خدا یه رحمی بهم کرد که کنارم یه سرازیری دیگه بود که من ندونسته رفتم اونجا به محض رسیدن به کنار لبه چون حواسم به عقبم بود که سگ منو نگیره پام سر خورد مثل چرخ به دور خودم یه 20 دوری پیچیدم و هم چنان سگ دنبالم بود
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا
ثبت نام کنید یا
وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
صاحبش که از سرو صدای معرکه خبردار شده بود سریعا خودشو رسوند و منو از دست سگه رهانید .........
بعدش فهمیدم اون سگ ماده بوده و بچه داشته و از اونجایی که سگا موقع زادو ولد دیگه واقا از گرگ هم بدتر میشن واقا شانس آوردم که منو نگرفتhttp://www.iran-airrifle.com/forum/images/smilies/khansariha%20(256).gif
شاد باشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــید.....
سلام خدمتتون....
تو روستاهای شهر ایلام شغل اکثرشون کشاورزی و علی الخصوص کاشت شالی و برنج هستش
گرازها همزمان با شرو ع به نشا کاری نقشه حمله به مزارعو میکشن با سنجیدن تمام جوانب خخخخخخخخ
صاحبای مزارع مجبورن شبها سر مزرعه بمونن و به قول محلی گراز راو (فراری دادن گراز) کنن
تو یکی از شبها گرازا طوری اومده بودن نزدیک اون کسی که سر مزرعه بود که اصلا متوجه نشده بود . اون مرده رفته بود یه چرخی سر مزرعه بزنه که یه گراز بهش حمله کرده بود و شکمشو پاره کرده بود . صبح که مردم متوجه شده بودن سریعا رسونده بودنش بیمارستان ولی حدود چند روزی دوام آورده بود بعدش دار فانی را وداع گفت....
گراز خیلی خطرناکه خیلی مواظبشون باشین .صدمه های جبران ناپذیری وارد میکنن
به سلامت.