انجمن تخصصی شکاروتیراندازی(بزرگترین مرجع اطلاعاتی تفنگ بادی،پی سی پی،تیراندازی ایرانیان)pcp.airrifle.airguns..تفنگ بادی،پنوماتیک،

چون جوون بودیم از چیزای کوچیک خسته شده بودیم عقل تو کلمون نبود

(2013-09-11 06:09 PM)kooshan نوشته شده توسط: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
یه بار تو کوه با 3 تا از دوستام رفته بودیم شکار...ویرایش شد.

"د
واقعا متاسفم

ﺍﻗﺎ ﻳﺎﺳﺮ ﺍﻳﺸﻮﻥ ﻗﺒﻼ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﭘﺸﻴﻤﻮﻥ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻧﺪﺍﻣﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺑﭽﮕﯽ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺑﻮﺩﻩ.

پستهای اخیر پاک شدن.دوستان توجه داشته باشن هر پستی رو نگذارند چون ممکنه برای انجمن تبعات داشته باشه

سلام

دوستان اگه حمله کنه برای دفاع چکار میکنین؟؟؟؟؟؟؟بجای یکی چند تا باشن و هار؟
سلاحتون هم از شما دوره؟یا سلاحی نبردین؟
پس هیچوقت کارد یا چاقوتون رو از خودتون دور نکنید...... اونم یه چاقو یا کارد جون دار و مردونه.............
موقع خرید کارد یا چاقو هم قیافه این جناب یادتون نره

با سلام :
اخی ! چه حیوون ملوسی ! چقدر دوست داشتنیه !!!
بیژن جان در شرایطی که گفتی ، من دستم رو میبرم به غلاف زیربغلی و مگنوم 500 رو بیرون میکشم ..... ؟!سوتی دادم ؟؟
پس دستم رو میبرم به کمرم دکمه غلاف برتا رو ..............؟!؟!! اینم غیر قانونیه ؟؟
پس فوری دستم میره به اسپری فلفل .............. ؟!؟! اینم جرم داره ؟؟
اقا چاقو که دیگه دست همه هست ، پس قبضه کارد بلک شدو رو تو دستم فشار میدم ..........................؟!!؟ چی ؟ نیروی انتظامی دیشب از تو ماشین ضبط کرد و ..........؟!؟!
بیژن جان حالا فهمیدی چرا میگم حیوون ملوسیه ؟ .............بچه ها اون زغالو باد بزنین از گل نیوفته اومدم ....... اره بیژن جان داشتم چی میگفتم ؟ بابا ما رو چه به بیابون رفتن با این همه بگیر و ببند همینکه با برو بچه هابشینیم و ........ اهای خواننده گرامی فکر بد نکنی ها زغال مال جوجه کباب و غیلونه !!!!! (غیلون ها نه قلیون )

این چند تا صفحه قبل رو که میخواندم فهمیدم خیلیا تجربه حمله سگ رو دارن ! فقط میخواستم بدونم موقع حمله سگ باید چکار کرد ؟ آیا واقعا آدم رو میگیره؟
من یک روز تو بیابون داشتم رانندگی میکردم و دنبال کبک میگشتم یک دفعه چهارتا سگ گردن کلفت بغل جاده بودن منم شیشه ماشینم باز بود و سرعتو کم کردم یک دفعه دوتا سک همچین سرشونو آوردن توی ماشین و پارس کردند که خودم جا خوردم گاز دادم و یک 500 متر رفتم بازم میامدن و رفتم و 2 تا کبک زدم و پیاده برمیگشتم که یک دفعه جلوم سبز شدن شروع به حمله کردن حالا منم فرار کردم و خسته شدم و چه سگ های وحشی بودن همش میامدن دنبالم من یک تیر هوایی با تفنگ شکاریم زدم و رفتن عقب و دوباره حمله کردن یکم که دویدم فهمیدم سگ گله بودن و صاحبشونم اونجا داره میخنده و منم عصبانی بودم رفتم با صاحبش صرو صدا و دعوا کردم خلاصه داستان داشتیم تو اون روز و شکار کوفتم شد.

(2013-12-28 08:54 PM)seasonhunt نوشته شده توسط: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
این چند تا صفحه قبل رو که میخواندم فهمیدم خیلیا تجربه حمله سگ رو دارن ! فقط میخواستم بدونم موقع حمله سگ باید چکار کرد ؟ آیا واقعا آدم رو میگیره؟
من یک روز تو بیابون داشتم رانندگی میکردم و دنبال کبک میگشتم یک دفعه چهارتا سگ گردن کلفت بغل جاده بودن منم شیشه ماشینم باز بود و سرعتو کم کردم یک دفعه دوتا سک همچین سرشونو آوردن توی ماشین و پارس کردند که خودم جا خوردم گاز دادم و یک 500 متر رفتم بازم میامدن و رفتم و 2 تا کبک زدم و پیاده برمیگشتم که یک دفعه جلوم سبز شدن شروع به حمله کردن حالا منم فرار کردم و خسته شدم و چه سگ های وحشی بودن همش میامدن دنبالم من یک تیر هوایی با تفنگ شکاریم زدم و رفتن عقب و دوباره حمله کردن یکم که دویدم فهمیدم سگ گله بودن و صاحبشونم اونجا داره میخنده و منم عصبانی بودم رفتم با صاحبش صرو صدا و دعوا کردم خلاصه داستان داشتیم تو اون روز و شکار کوفتم شد.

سلام بستگی به نوع سگ داره اگه سگهایی نطیر شیانلو یا دوبرمن یا گرگی باشه که معمولن درباغها نگهداری میشن احتمال گاز گرفتن زیاده .. اما سگهای گله یا سگهای روستایی : این سگها به حالت رفتار انسان خیلی حساس هستند اگر احساس کنند که انسان ترسیده 20 درصد احتمال گرفتن وجود داره .. باید با پارس سگ خونسردی خود را حفظ کرد کاملا بیخیال راه رفت طوری که غرور انسان بر سگ غالب شود در موارد حساس باید صدای چخ در آورد در نتیجه تند فرار کنی از پشت پا را میگرد ........

ببیند من خودم خیلی سگ بهم حمله کرده اما نگرفته یا با تیر زدم اما واقعا از قدیم میگن سگی که پارس نمیکنه خطری هست واقعا راسته . پدر چند روز پیش یه سگ گازش گرفت . این سگه خیلی اروم بود و از پشت یهو حمله کرده ناگهانی پس غیر قابل پیش بینی هم هستن .

سلام یه خاطره از حمله گرگ به خودم:
چند سال پیش رفته بودیم روستای یکئ از دوستان تو زمستون برف زیادی اومده بود مجبور شدیم ماشینو دور تر پارک
کنیم و پیاده بریم خونشون ساعت 8 شب بود تانیمه راه رو رفته بودیم که یکی از دوستان گفت کیفش رو توی ماشین
جا گذاشته من هم فردین شدم رفتم براش بیارم کیفو که از تو ماشین برداشتم یه صدایی شنیدم ولی اهمییت ندادم
و راه افتادم ولی یه چیزی انگار دنبالم میومد . یه لحظه برگشتم دیدم گرگه و سه چهار متر باهام فاصله داره .
سرعتمو بیشتر کردمو کارد شکاری که همراهم بود رو آماده کردم چند متری هم رفتم که دیگه صدای نفس ها شنیده
میشد . بایه حرکت سریع برگشتمو حیوانو بین دو پا قرار دادم و پوزه شو گرفتمو چند تا کارد نثارش کردم .
بعد دویدم سمت خونه دوستم بیرون نفسمو چاق کردمو با افتخار رفتم تو و جریانو تعریف کردم.
که بابای دوستم گفت که چندین ساله توی این منطقه گرگ ندیده وازم خواست لاشه حیوانو نشونش بدم .
خلاصه همگی رفتیم سراغ شاهکار اینجانب .وقتی رسیدیم بابای دوستم شروع کرد به بلند خندیدن و بعد از اون هم
دوستان که چرا سگ ولگرد بیچاره رو کشتی
هیچی دیگه آبرو مون رفت . ولی بعدا دیدن من خیلی عذاب وجدان گرفتم تایید کردن که سگه خیلی شبیه گرگ بود
توی شب .این هم برام یه تجربه شد.
ببخشید طولانی شد .ممنون.

(2013-12-30 04:00 PM)essssssi نوشته شده توسط: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سلام یه خاطره از حمله گرگ به خودم:
چند سال پیش رفته بودیم روستای یکئ از دوستان تو زمستون برف زیادی اومده بود مجبور شدیم ماشینو دور تر پارک
کنیم و پیاده بریم خونشون ساعت 8 شب بود تانیمه راه رو رفته بودیم که یکی از دوستان گفت کیفش رو توی ماشین
جا گذاشته من هم فردین شدم رفتم براش بیارم کیفو که از تو ماشین برداشتم یه صدایی شنیدم ولی اهمییت ندادم
و راه افتادم ولی یه چیزی انگار دنبالم میومد . یه لحظه برگشتم دیدم گرگه و سه چهار متر باهام فاصله داره .
سرعتمو بیشتر کردمو کارد شکاری که همراهم بود رو آماده کردم چند متری هم رفتم که دیگه صدای نفس ها شنیده
میشد . بایه حرکت سریع برگشتمو حیوانو بین دو پا قرار دادم و پوزه شو گرفتمو چند تا کارد نثارش کردم .
بعد دویدم سمت خونه دوستم بیرون نفسمو چاق کردمو با افتخار رفتم تو و جریانو تعریف کردم.
که بابای دوستم گفت که چندین ساله توی این منطقه گرگ ندیده وازم خواست لاشه حیوانو نشونش بدم .
خلاصه همگی رفتیم سراغ شاهکار اینجانب .وقتی رسیدیم بابای دوستم شروع کرد به بلند خندیدن و بعد از اون هم
دوستان که چرا سگ ولگرد بیچاره رو کشتی
هیچی دیگه آبرو مون رفت . ولی بعدا دیدن من خیلی عذاب وجدان گرفتم تایید کردن که سگه خیلی شبیه گرگ بود
توی شب .این هم برام یه تجربه شد.
ببخشید طولانی شد .ممنون.

آفرین به شما من هم جای شما بودم همین کار را میکردم