انجمن تخصصی شکاروتیراندازی(بزرگترین مرجع اطلاعاتی تفنگ بادی،پی سی پی،تیراندازی ایرانیان)pcp.airrifle.airguns..تفنگ بادی،پنوماتیک،

نسخه کامل: حمله حیوانات به انسان
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47
دوستان سلام از آنجا که همتونم میدونیددر ططبیعت قانون طبیعت حکم فرماست

وقتی شما اجازه داری به یه حیوون حمله کنی قانونا اون حیوون هم حق داره به شما حمله کنه

برخی میگن منطقه حفاظت شده بی خطره اتفاقا بر عکس منطقه حفاظت شده حافظ حیوون کمیاب در برابر شماست

نه حفاظت شما در برابر اون حیوونه و مطمئن باشید اگه یه روز یه یوزپلنگ به شما حمله کنه محیط بان حق کشتن اونو نداره

و اگه لازم باشه به جای اون شما رو میزنه پس یه پیشنهاد از من گربه سانان بزرگ وقتی تصمیم به حمله بگیرن چه یک نفر چه

صد نفر حمله میکنن اما سگسانان اگه وایسی جلوشونو یکم داد و فریاد کنی و سنگ سمتشون پرت کنی یا تعداد شما از اونا

بیشتر باشه ول میکنن فرار میکنن ولی اگه برعکس باشه به نفعه شماست که فرار کنی چون نهار یا شام خوبی براشون میشی

در مورد حمله کفتار که به ندرت رخ میده و بیشتر از کمین گاه حمله میکنه مگه اینکه زخمی باشه باید در صورت اینکه گله باشن

باید اول فاتحه خودتون رو بخونید بعد فرار کنید و اگه یکی بود هم با یکم مقابله با چوب شانستون رو امتحان کنید

از اصلی ترین مواردی که باید رعایت بشه اینه که هرگز به حیوان پشت نکنید چون غریزه حمله اونو تحریک میکنید

و دوم اینکه در هنگام مقابله با حیوان هرگز موقعیتتتون رو از دست ندید یعنی چشماتون رو نبندین و دقیقا حواستون به سر

حیوون باشه تا گاز نگیره من خودم مورد حمله کفتار واقع شدم که از بچه هاش دفاع میکرد با یکم دفاع و داد زدن و هوا پریدن

و خوابیدن و دویدن سمتش از خودم دورش کردم و دویدم سمت بیرون محوطه ای که اون احساس خطر میکنه

بهترین کار اینه که همیشه به زمین یا درختای اطراف دقت کنید تا حیطه علامت گذاریشون رو ببینی و سمتشون نری

و اگر سمتشون رفتی سعی کن تو قبل از اونا حیوون رو ببینی و بی سر و صدا فرار کنی

مسئله سوم احترامیه که حیوونا برا انسان قائلن

اونا اول بهت اخطار میدن اگه فرار نکردی حمله میکنن

اگه دو نفرید پشت به پشت فرار کنید تا جفتش بهتون حمله نکنه از پشت

اگه یه نفرید هم عقب عقبی فرار کنید نه که به حیوون پشت کنید

و هر از گاهی پشت سرتون رو نگاه کنید

دنبال گراز ندویید چون یهو برمیگرده سمتتون و دنبالتون میکنه

دنبال تشی یا چوله ندویید چون یهو میزنه رو ترمز و شما میفتی روش و ابکش میشی

دنبال حیوون زخمی نکنید چون برا جونش هر کاری میکنه

هرگز به حیوون رو ندید چون پرو میشه و به خودتون حمله میکنه

و اخر اینکه ما از همه ظعیف تریم و خدا شاهده حریف یه شغالم نمیشیم اگه بخواد حمله کنه

پس بهترین کار روبه رو نشدن با حیووناست

اگرم تو طبیعت شکارتون افتاد جلو یه حیوون ولش کنید بزارید بخوردش اینقدر بخیل نباشید بابا

شکارای کوچیکم که نمیخواید تو طبیعت ول کنید تا به طبیعت برگرده اینم جزو قوانین شکاره

یا علی
سلام Khansariha (8)
یک سک کم میشه که حمله کنه بیشتر وقتی چندتا هستند بیشتر همله میکنن به قول معروف شیر میشن
در این موقعیتها فرار نکنید اگر تفنگ داشتید به جلوی پا سگ اولی بزنید که بترسه اما تا میشه بهشون نزنید چون
حیوان خوبیه ذاتش این توریه یا دست خود را بلند کنید وسرش داد بزنید میفهمه که نمی ترسین این ۲کار جواب میده
اما سگ گله تا عبور گله حرکت نکنید به خصوص با موتور واقعا خطر ناکه سگهایی که دور گردنشان زنگوله های ریز دارند سر دسته
هستند وخیلی باهوش هستند سربهسرشون نزارین.
سعی کنید تا میشه فاصله را رعایت کنید چون بعضی وقطها هیچ کاری فایده نداره پر حرفی من را ببخشید امیدوارم همیشه سالم
وپایدار باشیدKhansariha (219)Khansariha (256)
اقا mehrdadjan راست میگن با موتور نزدیک نشید خطر ناکه من تو این چیزا زیاد تجربه دارم خیلی خیلی به من حمله شده تاحالا نترسیدم از سگ اما یه بار خواستیم بریم ماهی گیری یه قاطر دیدم که مرده بود با فامیلم رفتیم ماهی گیری میخواستیم برگردیم ساعت 10 شب بود نا خدا گاه نزدیک قاطر شدیم شب بود هیچی معلوم نبود یهو دیدیم شاید 10 12 تا سگ وحشی ما رو دور کردن خلا صه با ارامش ازشون گذشتیم اما ترس داشتیم ولی خوب دیگه . اگه از سگ بترسی حمله میکنه
سلام به همه دوستان و اساتید عزیز
برا منم یه اتفاق نه چندان جالب افتاد که براتون میگم. امروز صبح عمو شادو رو که 2هفته هست گرفتم با پرومگنوم بردم برا هدف زنی طرفای سپیدان. بساطمو پهن کردم جای همه خالی چاییو ردیف کردم با صبونه خوردم انشستم برا زدن قوطی نوشابه!!!! چن تایی زدم تفنگ هم نو بود کلی قدرتشو به رخ کشید. دوباره نشستم به چایی خوردن یهو دیدم از دور یه چیز سفید گنده داره حرکات محیر العقول انجام میده و میاد!!!!! انگار داشت میرقصید و میومد. منم ماتم برده بود که این دیگه چیه. دیدم یه سگه گندست ولی کارای عجیب غریب میکرد. زوزه میکشید دور خودش میچرخید که یهو انگار چشمش افتاد به من. بچه ها باور کنید انگار سگو گذاشتن تو تیر کمون شلیک کردن. با سرعت خیلی زیاد میدوید سمتم و صداهای عجیب در میاورد. اون موقع بود که فهمیدم احتمالا هاره و تو دردسر افتادم. خوشبختانه تفنگ مسلح بود. فوری گرفتم سمتش حدودا 20 متریش زدم تو صورتش که یهو وایساد صداش قطع شد. من که ترس مجال فکر کردن بم نمیداد سریع دوباره مسلح کردم دوباره زدم که نشست تو پیشونیش و افتاد. وقتی حالم جا اومد رفتم بالا سرس دیدم تعطیل شده و جالب اینجا بود که ساچمه اولی از دهنش رفته بود داخل از کنار گوشش زده بود بیرون!!! یعنی زده بودم داخل دهنش. یه نفس راحت کشیدم بساطمو جمع کردم راه افتادم. ببخشید اگه طولانی شد. فقط یه نکته یاد گرفتم که میگم. البته دوستان همه اساتید منن و نیازی نیست من تازه کار چیزی یاد بدم. نکنه اینه که اگه مجبور شدین به حیوونی شلیک کنین اگه مثل من تفنگ قوی نداشتین تا جایی که میشه بذارید حیوون نزدیک بشه تا شلیک اثر گذار باشه. روی شلیک دوم حساب نکنید شاید وقت نشد تفنگو دوباره مسلح کنین. ممنون از همهKhansariha (8)
من شنیدم سگ جزو معدود حیواناتی هست که ترس رو متوجه میشه
یک خاطره هم از پدر بزرگم تعریف کنم البته جزئیاتش خاطرم نیست برامون میگفتن که یک بار یه گله گرگ بهش حمله میکنه و میره بالای درخت
دو ساعتی صبر میکنه میبینه گرگ ها نمیرن انگشت خودش رو میبره چند قطره ای خون میریزه روی زمین و گرگ ها دیوونه میشن و همدیگرو میگیرن
یک خاطره هم خودم از گرگ دارم که یک بار به یکیشون شلیک کردم فقط زخمی شد و دیدم بقیه اعضای گروه شروع به حمله کردن بهش
نمیدونم اون خوی درندگی گرگ باعث این کارها میشه یا چیز دیگه ای
جنازه ی گرگ مذکور تا مدت ها رو زمین مونده بود و حتی کلاغ ها که قاتل چشم مردار هستند سراغش نرفته بودن ... گوشتش تلخه انگار
با سلام
جايي مطلبي رو خوندم كه ميگفت سگ سانان بدليل قدرت بويايي فوقالعاده توانايي درك و تشخيص هيجان ، ترس، خشم يا حالات ديگه انسان رو از طريق دريافت بوي هورمون هايي (مثل آدرنالين) كه دراين مواقع بدن انسان جهت رويارويي با مسايل پيش رو ترشح ميكنه دارن. بنابراين حفظ خونسردي و اعتماد به نفس در كنار اينكه كمك ميكنه بهتر فكر كنيم بصورت ناخودآگاه به حيوان روبروت اعلام وضعيت ميكنه كه در صورت حمله ممكنه باعكس العمل بدتري مواجه بشه و بهتره فاصله خودشو حفظ كنه.Khansariha (8)
(2013-05-25 02:00 AM)aminhunt نوشته شده توسط: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سلام به همه دوستان و اساتید عزیز
برا منم یه اتفاق نه چندان جالب افتاد که براتون میگم. امروز صبح عمو شادو رو که 2هفته هست گرفتم با پرومگنوم بردم برا هدف زنی طرفای سپیدان. بساطمو پهن کردم جای همه خالی چاییو ردیف کردم با صبونه خوردم انشستم برا زدن قوطی نوشابه!!!! چن تایی زدم تفنگ هم نو بود کلی قدرتشو به رخ کشید. دوباره نشستم به چایی خوردن یهو دیدم از دور یه چیز سفید گنده داره حرکات محیر العقول انجام میده و میاد!!!!! انگار داشت میرقصید و میومد. منم ماتم برده بود که این دیگه چیه. دیدم یه سگه گندست ولی کارای عجیب غریب میکرد. زوزه میکشید دور خودش میچرخید که یهو انگار چشمش افتاد به من. بچه ها باور کنید انگار سگو گذاشتن تو تیر کمون شلیک کردن. با سرعت خیلی زیاد میدوید سمتم و صداهای عجیب در میاورد. اون موقع بود که فهمیدم احتمالا هاره و تو دردسر افتادم. خوشبختانه تفنگ مسلح بود. فوری گرفتم سمتش حدودا 20 متریش زدم تو صورتش که یهو وایساد صداش قطع شد. من که ترس مجال فکر کردن بم نمیداد سریع دوباره مسلح کردم دوباره زدم که نشست تو پیشونیش و افتاد. وقتی حالم جا اومد رفتم بالا سرس دیدم تعطیل شده و جالب اینجا بود که ساچمه اولی از دهنش رفته بود داخل از کنار گوشش زده بود بیرون!!! یعنی زده بودم داخل دهنش. یه نفس راحت کشیدم بساطمو جمع کردم راه افتادم. ببخشید اگه طولانی شد. فقط یه نکته یاد گرفتم که میگم. البته دوستان همه اساتید منن و نیازی نیست من تازه کار چیزی یاد بدم. نکنه اینه که اگه مجبور شدین به حیوونی شلیک کنین اگه مثل من تفنگ قوی نداشتین تا جایی که میشه بذارید حیوون نزدیک بشه تا شلیک اثر گذار باشه. روی شلیک دوم حساب نکنید شاید وقت نشد تفنگو دوباره مسلح کنین. ممنون از همهKhansariha (8)

سلام والا اون موقع که من وایرخ 80 داشتم چند بار حمله کردن که یه جورایی در رفتم

یه بار هم 4 سگ گله از پایین کوه اومدن بالا حدود 10 متری که شدم یه تیر به نزدیکشون زدم ایستادن یدونه دیگه زدم رفتن

برای شما اگه بغلش هم میزدی فکر نکنم اروم میشد

در کل شانس اوردی

یه دستگاهی هست که سگ و گرگ رو دور میکنه از یکی دوستان میگیرم بعد از تست خبرشو بهتون میدم
احتمالا همینطوره. اصلا بهش نمیومد سگ گله باشه و قصد وایسادن داشته باشه. بعدم وقتی فکر کردم شاید هار باشه فقط میخاستم هرجور شده بزنمش. تفنگ من تفنگ پر قدرتی نیست. شاید اگه ساچمه اولی تو دهنش نمیرفت ناکار نمیشد. ممنون از شما دوست عزیز منتظر خبر دسنگاهتون هستم
سلام.
بد نیست یه خاطره از سگ بگم.خانه پدریم توو روستاست***
چهار پنج سال جلوتر با بابام رفته بودیم توو باغ داشتیم پیاده برمی گشتیم.درب حیاط یه بنده خدایی سگش خوابیده بود.این سگم خیلی معروف بود از نظر وحشی گری.تا ما رو دید هی پارس میکرد و برای ما شاخ و شونه میکشید...
بابام هم یه خورده دل و جراتش زیادهKhansariha (95) یه گونی سفید توو دستش بود گفت حالا نگا کن.گونی رو کرد سرش و هی می رفت طرف سگ"""""""
از بخت بد سگم درب حیاط صاحبش بسته بود که بره توو حیاط......سگه داشت از ترس خودشو میکشت"""""""واااااااااای منو میگی نزدیک بود از خنده زمینو به دندون بگیرم.......
دوستان تصورش کنید خیلی باحال میشه...Khansariha (13)Khansariha (13)Khansariha (13)
در کل خیلی خاطره از این موجود دارم.Khansariha (8)
(2013-05-25 02:44 PM)delebarooni نوشته شده توسط: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سلام.
بد نیست یه خاطره از سگ بگم.خانه پدریم توو روستاست***
چهار پنج سال جلوتر با بابام رفته بودیم توو باغ داشتیم پیاده برمی گشتیم.درب حیاط یه بنده خدایی سگش خوابیده بود.این سگم خیلی معروف بود از نظر وحشی گری.تا ما رو دید هی پارس میکرد و برای ما شاخ و شونه میکشید...
بابام هم یه خورده دل و جراتش زیادهKhansariha (95) یه گونی سفید توو دستش بود گفت حالا نگا کن.گونی رو کرد سرش و هی می رفت طرف سگ"""""""
از بخت بد سگم درب حیاط صاحبش بسته بود که بره توو حیاط......سگه داشت از ترس خودشو میکشت"""""""واااااااااای منو میگی نزدیک بود از خنده زمینو به دندون بگیرم.......
دوستان تصورش کنید خیلی باحال میشه...Khansariha (13)Khansariha (13)Khansariha (13)
در کل خیلی خاطره از این موجود دارم.Khansariha (8)
من نمیدونستم سگ از روح ( گونی سفید !!! ) میترسه !!!! تا حالا سنگ از زمین برداشتنو امتحان کردم، ولی هیچی مثله دویدن سمتش جواب نمیده!! یه سگ غول یکی از آشناهامون داشت، یه سره مشکی بود. رفتیم باغشون یه نیم ساعتی داشت دنباله ما میکرد، ما هم پا برهنه تو باغ میدویدیم!! بعدش من دلو زدم به دریا شروع کردم دویدم سمتش ، همچین در رفت که نگو!!!
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47
لینک مرجع