انجمن تخصصی شکاروتیراندازی(بزرگترین مرجع اطلاعاتی تفنگ بادی،پی سی پی،تیراندازی ایرانیان)pcp.airrifle.airguns..تفنگ بادی،پنوماتیک،

سلام به دوستان عزيز ...
يادمه قبلا يكي از دوستان عكسي گذاشته بودن از حمله گرگ به يك الاغ ، هر چي سرچ كردم پيداش نكردم ، كسي از دوستان لينكشو داره ؟
مي خواستم به يكي از دوستانم نشون بدم ...

(2014-08-24 04:09 PM)Amiraliv نوشته شده توسط: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سلام به دوستان عزيز ...
يادمه قبلا يكي از دوستان عكسي گذاشته بودن از حمله گرگ به يك الاغ ، هر چي سرچ كردم پيداش نكردم ، كسي از دوستان لينكشو داره ؟
مي خواستم به يكي از دوستانم نشون بدم ...

سلام
تا ان جا که یادمه اقا بهنام(کاربری شکارگر)بعد از این که دیدن تصویر یکم زیادی ناراحت کننده هست پاکش کردن.
البته اگه همونی که شکم الاغه کاملا باز شده بود منظورتونه باشه!!!
موفق باشین

(2014-08-24 04:19 PM)mhrSB نوشته شده توسط: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

(2014-08-24 04:09 PM)Amiraliv نوشته شده توسط: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سلام به دوستان عزيز ...
يادمه قبلا يكي از دوستان عكسي گذاشته بودن از حمله گرگ به يك الاغ ، هر چي سرچ كردم پيداش نكردم ، كسي از دوستان لينكشو داره ؟
مي خواستم به يكي از دوستانم نشون بدم ...

سلام
تا ان جا که یادمه اقا بهنام(کاربری شکارگر)بعد از این که دیدن تصویر یکم زیادی ناراحت کننده هست پاکش کردن.
البته اگه همونی که شکم الاغه کاملا باز شده بود منظورتونه باشه!!!
موفق باشین

آره داداشم ، يادتونه كدوم كاربر ارسال كرده بود ؟

آقای کاربخش اون خاطره ی سر به سر گذاشتن گاو رو بفرمایید منتظریم,باید جالب باشه.

سلام
بنده کلا از حیواناتی مثل گاو و سگ و و و دوری میکنم و اگر واجب نباشه که نیست کاری بکارشون ندارم ولی حدود ده سالی پیش پدر یکی از دوستان بخاطر مشکلی نتونست به احشام و کشاورزی خودش برسه و پسرش مامور این کار و من جهت رفع تنهایی اون. روز و شب اول گذشت و روز دوم با صدای فریاد دوستم (هادی جان) رفتم بیرون که متوجه شدم گاو همسایه مقداری از علوفه گوسفندهای ایشون خورده و گوسفندها گول هیکل گنده گاو خورده و حرفی نزدن و هادی خان با ترکه مزاحم فراری داد و نزدیک غروب بیکار نشسته بودیم و برا هم خالی میبستیم که مجرم رویت شد و جهت انتقام رفتیم و رفیق ما با پهنای شونه زیاد یه توله سگ پر سروصدا با خودش اورد و گاو مورد نظر کنار یه دیوار حدود 2متری وایساده بود که طرف توله سگ برد کنار گوش حیوان و اونم سنگ تموم گذاشته بود و مرتب مادرشو صدا میزد یه دفعه سر گاو امد پایین و شاخ کوتاهش بین پاهای هادی جان و یه حرکت ارومه رو به بالا. باور کنید طرف مثل یه تیکه سنگ رفت بالا و افتاد اون طرف دیوار و گاو با فشار به دیوار داشت روی مجرم خرابش میکرد و بعد پادرمیانی چند نفر رفتیم سراغ هادی که لگن شکسته مچ پا دررفته دنده سمت راست ترک برداشته و کبودی و زخم که دیگه انواع مختلف. من از اون روز دیگه برای گاو احترام زیادی قایلم مخصوصا وقتی نزدیکشم.

همه این حرفا قبول اما گاهی ادم با موجوداتی رو به رو میشه که دیگه از جثه و سنگ و داد بیداد نمیترسن

مثل خرس ، بنده همیشه وقتی میرم طبیعت از قمه استفاده میکنم ، گاهی فرصت استفاده از تفنگ نیست

تیر ساچمه تفنگ بادی گاهی رو حیوون اثر نمیکنه و فقط اون رو عصبی تر میکنه

بنده دیدم 270 رو نرمی بدن خرس خورده اثر نکرده ، من برا شکار نمیرم تو طبیعت ولی هرگز بدون سلاح

چه گرم چه سرد نرفتم ، چون حتی امکان حمله دزد و راهزن هم هست

یه خاطره که خیلی برام جالب بود و بدون هیچ درد سری حلش کردم رو براتون تعریف میکنم

یه روز با برادر خانم و دوتا دوستاش رفتیم کوه ، خوب بنده به منطقه اشنا هستم و ترسی از

جک و جانور ندارم ، اما بچه شهری ها به محض دیدن یه جاندار که خرناس بکشه میترسن

توی راه متوجه یک گله حدودا 5 تایی سگ شدیم . خوب طبق آموزشی که دیده بودم

و از اونجایی که دوتا از ماده ها شیر داشتند میدونستم توله ها نزدیک هستند چون در این شرایط

گله برای حمایت از ماده ها سریعا فرار میکنه ، برای همین مقداری خرما که همراه داشتم

رو از چمته یا کوله در آوردم و به بچه ها گفتم زانو بزنید و بشینید

خودمم نشستم ، و هی نچ نچ نچ کردم یهو دیدم همه سگها شروع کردن دم تکون دادن

خرما رو با چوب دست از خودم دور کردم و حدودا یک متری رفتم سمت چپ

توجه کنید جلوی سگ هرگز عقب نرید ، بحث ترس از سگ نیست اما مطمعن باشید

5 تا سگ اگه حمله کنه قطعا یکی شما رو گاز میزنه که این گاز زدن چون هاری توشون هست خطرناکه

خوب خیلی راحت گله اومد جلو تا جایی که یکی از بچه ها گریه میکرد .

یکی از ماده ها اومد مشغول خوردن خرما شد ، تا جایی که من تونستم دست بکشم رو شکمش و پشتش

سگهای نر علاقه شدیدی به نوازش زیر گردن دارن و ماده ها علاقه شدیدی به لمس زیر شکمشون دارن

بعد من آروم بلند شدم و به بچه ها هم اشاره کردم که بلند بشید و راهمون رو ادامه دادیم

یهو دیدم یکی از همون ماده ها دنبالمون میاد وقتی رسید شروع کرد به پر و پای من پیچیدن

خوب طبق آموزشی که دیده بودم باید پامو محکم میکوبیدم زمین ، همین کارم کردم و سگ عقب جست

و ما به راهمون ادامه دادیم ، البته اگه تنها باشم هرگز مزاحم جاندار جماعت نمیشم

و راهمو عوض میکنم ، اگرم مجبور بشم میرم سمتش و محکم پامو میکوبم زمین خودشون فرار میکنن

این کار تا حالا رو کفتار راه راه و سگ و سگ گرگ و احتمالا گرگ مفید بوده .

یه بار تو پارک با پلنگ رو برو شدم که آروم نشستم و اون از حدودا 70 متری من رد شد و رفت

گاهی باید نشون بدی شما به حیوان احترام میزاری و حکم قلمرو او رو درک کردید و تحت امر اونید

اگر گردنکشی کردی بهت حمله میکنه تا ثابت کنه قدرتش از شما بیشتره

اگر نشستید و اون باز حمله کرد فرار نکنید ، چون شما هیچ راه فراری از پلنگ ندارید

اون حتی تو اب هم میاد سراغتون ، باید بشینید و محکم داد بزنید موثر نشد با سنگی چیزی

برید سمتش و بهش حمله کنید این تنها راه نجات شماست ، که ممکنه موثر بشه

ضمنا متوجه دستای پلنگ هم باشید دست کمی از سرش نداره اگه چنگ بزنه 12 سانت

عمق زخمش هست که تاندوم ماندوم تو دست یا بدنتون سالم نمیمونه

در برابر خرس باید خوابید و خودتو به مردن زد اون میاد چک میکنه مطمعن بشه خطری ندارید میره

اگر کوله داشتید هنوز بهتر ، کوله رو نندازید فرار کنید چون اون فکر میکنه شما بهتر از کوله هستید و دنبالتون میاد

جلو خرس و پلنگ رو درخت هم در امان نیستید ، پس کوله رو پشتتون کنید و به شکم بخوابید

اون میاد کوله رو چک میکنه اگرم کوله رو گرفت ببره راحت جداش کنید اون دیگه میره

البته این استانداردها بر حسب تجربه هست و گاهی موثر نیست خصوصا وقتی درنده ادم خوار باشه

سعی کنید اگر مورد حمله واقع شدید زیر حیوان قرار نگیرید چون فاتحه تون خونده هست

همیشه اگر از حمله حیوان مطمئن شدید بچسبید به درخت یا سنگ یا چیزی تا اون نتونه سریع

شما رو بندازه ، و با هرچی دم دستتون هست اعم از سنگ و هر شی سخت دیگه

محکم به بنا گوش و چشم و پیشانی حمله کنید با تمام قدرتتون بزنید با حد اکثر توان

معمولا گرگ و کفتار با سه الی چهار ظربه محکم مرگشون حتمی هست

ولی خرس و پلنگ رو نمیکشه اما گیج میکنه و فراری میده ، البته اگه این فرصت رو به شما بدن

پلنگ در اولین تماس هشت زخم به شما میزنه که جای ناخن ها و دهانش هست

بهتر هست همیشه در طبیعت مسلح به سلاح گرم یا سرد بلند مانند قمه یا اقلا چوب و چماق باشید

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.


اینم یه لینک از یک روز یک محیطبان اینا همکاران من تو گلستان هستند

با سلام دیروز ی داستان خیلی عجیب شنیدم که خالی از لطف نیست که تعریفش کنم
دیروز عصر من و پسر عمم رفتیم به باغشون که اونجا ی کارگر افغانی(پیر مرد 60 ساله) به عنوان نگهبان و کارگر زمینو ... (کلا اچار فرانسه است) دارند که اطلاعات خوبی از حیوانات و کلا طبیعت داره کم کم افتاب غروب کرد با هم رفتیم به اتاقش همینجور داشتیم حرف میزدیم که بهش گفتم محمد تو اینجا شبا نمیترسی(کل زمستون تنها اونجا میمونه) بهم گفت پسر جون من چیزایی به عمرم توی افغانستان دیدم که تو حتی اگه تو خواب هم ببینی سکته میکنی حالا اینجا که چیزی نیست ازش بترسم بعد بهش گفتم مثلا چی گفت من داخل ی روستا زندگی میکنم که کلا 30 خانوار توش زندگی میکنند و کارمون هم کشاورزی و دامداریه میگفت اونجا ی کوه ها و دره هایی داریم که نمونش تو ایران نیست و میگفت بعضی جاها هست که اصلا ادم نمیتونه بره حالا بعدش گفت ی حیوونی اونجا هست که صدای کره و بز در میاره تا بالاخره ی بزی یا کره ای از گله جدا بشه و بره به طرفش بعد دیگه نمیتونی بز رو پیدا کنی و هیچ اثری ازش باقی نمیمونه میگفت هیچ کس تا حالا درست ندیدش بعد گفت فقط ی بار 10 سال پیش همراه گوسفندا بود کم کم خورشید غروب کرد و هوا گرگ و میش بود که صداش رو شنیدم که داشت صدای بز رو درمیاورده گفت ایندفه دیگه به سرعت اومد و بزه رو برداشت و از ی تپه ای رفت پایین گفت حدودا تو فاصله 100 150 متریم بوده گفت دنبالش دویدم وقتی رسیدم بالای تپه ازم دور شده بود و رسیده بود پایین دره گفت فقط دیدم مثل ادم راه میره و بز رو گرفته و با سرعت زیاد ازم دور شده.بعد بیشتر ازش پرس و جو کردم گفت ی شب دیگه اومده بوده داخل ده (اینجاش رو درست متوجه نشدم چی گفت) و وارد خونه برادرم شده بوده و بچه اش رو گرفته بوده و میخواسته ببره که یکی از همسایه هاشون دیدتش و افتاده دنبالش تا اینکه رسیده به یک دیواری همون همسایشون خودش رو انداخته روی بچه اونم ولش کرده بوده و فرار کرده بوده میگفت وقتی رسیدیم بهش از ترس مثل بید میلرزیده صبح وقتی حالش بهتر شده بوده رفتیم ازش پرسیدم چی شد چی بود گفته بوده دو برابر قد ادم رو داشته و بدنش مو داشته و خر خر میکرده و خیلی تند راه میرفته.
خیلی متعجب شدم فهمیدن حرفاش خیل سخت بود بعضی کلمه هایی که به کار میبرد رو نمیتونستم بفهمم همینارو هم به زور تونستم بفهمم قابل ذکره که بگم این جایی که خودشون زندگی میکنند اینجوری خودش میگفت پر از کوه و کمره و حدود 10 فرسخ از ابادی فاصله داره.
ی مستندی هست به نام در جستجوی هیولا که توی یکی از قسمت هاش دیدم که دنبال ی موجودات عجیبی توی هند میگشتند که اینجوری اهالی اون منطقه تعریف میکردند مثل میمونی بوده که رو دو پاش راه میرفته و قد بلندی داشته و چندین بار به دام ها و خودشون حمله کرده بود
درباره این داستان هم نمیدونم چی بگم ولی اینو میدونم هنوز موجودات زیادی هستند که ناشناخته باقی موندند.

البته جن ها خودشون به سه دسته جن، پری و دیو تقسیم میشوند که این دیو محسوب میشود

سلام
منم پارسال تو ارتفاعات گالیکش استان گلستان از یه چوپان توصیف یه جونوری دقیقا مثل چیزایی که اون افغانی به آقای mozahem(ببخشید اسمتون رو نمیدونم) گفت رو شنیدم،اونم ادعا میکرد که یه جونوری تو ارتفاعات جنگلی زندگی میکنه که به گوسفندان حمله میکنه و حتی بعضی وقتا کسایی که شب تو جنگل میمونن رو به اسمشون صدا میزنه،خودشم میگفت سالها پیش از فاصله دور دیدتش روی دوتا پا راه میرفت قد بلند و بدنش پر از مو بود سریع هم از تو دید دور میشد،البته آهالی منطقه بهش میگن غول بیابان و گزارشهای دیدن همه مال سالها پیش بوده

سلام. آیا با ترقه شکلاتی(نوعی فشفشه) میشه گرگ و گزاز رو فراری داد؟