دیدم .خیلی بد شانسیم . هنوز نرسیده بودیم مامور اومد .ولی چشش تفنگ منو گرفته بود . خخخخ
خخخخخخخخخخ!بفرما خودت مثل اینکه بدت نمیاد تفنگتو ازت بگیرن!!
شانس رو که بللللللللللللللله ولی ما پاک پاک بودیم،نمیتونست گیر اضافه بده!از شانسمون کلاغ هم نبود!
نمیدونم چرا به اونایی گیر نداده بودن که اونجا کبک زده بودن!!! چن تایی هم پوکه بود و هم اینکه جایی که با اقا پدرام و اقا جواد هدف میزدیم(همون پای سنگ معروف!!!!
)کلی پر کبک ریخته بود!معلوم بود کبک رو هنگام پرواز زده بودن و پرهاش اونجا ریخته بود،آثار جرم هم کاملا تازه بود.......
شایدخود آغایون زده بوده باشن یا از آشنایانشون بوده باشه.......
هر کی زده بود خیلی زرنگ بوده!خخخخخخخخخ پر کبک رو زیر پرف قایم کرده بودن!خخخخخخخخ ماروشون چن باری پا گذاشتیم اومدن بیرون!
پوکه هارو هم که اقا پدرام هنگام پیاده شدن از ماشین طی یک عملیات انتحاری پیدا کرد..............
هفته بعد اگه جور شد بچه های تبریز جمع بشیم برای مسابقه هدف زنی . از الان به دوستان اعلام کن .
با کدوم تفنگا؟
و کدوم تجهیزات؟!
بزار ببینم تا هفته ی بعد یه دوربین کوچولو میتونم ردیف کنم،یه دوست هم دارم اونم فردا امتحان داشت به همین دلیل امروز نتونست بیاد،شاید اونم هفته ی اینده اومداومد....(سی اف ار داره)
به مهندس مهدی عزیز هم میگم.
دوستان من چند کلمه ی ترکی بلدم ولی ترجمش رو بلد نیستم اگه میشه راهنمایی کنید
1:یخ
2:ایستیرم
3:ایستمیرم
4:اشک
5:پخ
5=تو جیب جا میشه.سیچیشن.بیلی ام ولی دمیم.بوقققققققققققققققققق..........خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ