انجمن تخصصی شکاروتیراندازی(بزرگترین مرجع اطلاعاتی تفنگ بادی،پی سی پی،تیراندازی ایرانیان)pcp.airrifle.airguns..تفنگ بادی،پنوماتیک،

نسخه کامل: چگونگی دفع حیوانات مزاحم و خطرناک
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25
واقعا حیوان عجیبیه و تا نرفته باشی جنگ گرازی(گفته محلیهای اطراف جیرفت) و تجربه شکارش نداشته باشی نمیفهمی طرف روبروت چیه !!!!!من به دوستان خودم که هنوز تجربه ندارن میگم حتما چند بار با با تجربه ها برن و ببینن چه داستانی موقع شکارش پیش میاد بعد معمولا خودشون حساب کار دستشون میاد. جناب شهسوار ؛؛خوف و ترس گاهی بهترین چیز تو ذات ادم هسته و جون میخره. خدا کنه هیچ وقت هیچ کس جای تنه این درخت نباشه. Khansariha (214)Khansariha (214)Khansariha (214)
بهترین کارم زدن چنتا گراز هسته که هم کم بشن و هم ترس واقعا حس کنن و شاید دور بشن برا مدتی.
سلام دوستان
امیدوارم هیچ کدام در موقعیت دیشب من قرار نگیرید. البته با تجربه دو سه شب پیش اوضاعم خیلی بهتر بود ولی اتفاقاتی افتاد که واقعا وحشت اور بود. حدود ساعت یک و نیم از دور صداهایی مانند عطسه و فرمه و خرناسه شنیدم. با صداهای خورد شدن چیزی. فهمیدم گرازها دارند می آیند. سریع تفنگ را برداشتم و به بالای یک درخت بادام رفتم. با اینکه لامپی را در باغ روشن کرده بودم ولی دیدم هیچ فایده ای ندارد. دو گراز با سر و صدا و خرناس کشان به سمت باغ آمدند. با اینکه مهتاب بود ولی از بین شاخ و برگ درختان حتی لحظه ای نتوانستم آنها را ببینم. وقتی دیدم ول کن نیستند از درخت پایین امدم و به لبه باغ رفتم. من در زمین بالایی بودم و بر باغ مشرف بودم ولی هرچه نگاه کردم نمی توانستم انها را ببینم. فاصله زیر بیست متر بود. چنان نعره و خرناس می کشیدند که انگار در دو متری بودند. پاهایم شل شده بود و قلبم به شدت می تپید. با این حال به نزدیک در خانه باغ رفتم و اماده بودم که اگر به سمتم آمدند به داخل بپرم. وقتی دیدم خیلی در خطر هستم آرام به بالای بام رفتم و درازکش به سمت لبه رفتم. گرازها گوشه باغ می چرخیدند و نفس نفس می زدند و مثل کسی که چیزی در گلویش گیر کرده خور خور می کردند. مدتی به همین شکل گذشت و خسته شدم و برای اینکه خیلی خسارت نزنند محکم دست زدم و چراغ قوه را روشن کردم بلکه رم کنند وخودشان را نشان بدهند ولی به سمت پایین دست رفتند. سرما و تمرکز بالا و ترس و هیجان همه با هم قاطی شده بودند و بدنم میلرزید. با این حال پایین امدم و به محلی که گرازها بودند رفتم و انجا را بررسی کردم. نیم ساعت بعد از دور دست و در مسیری که گرازها رفتند صدای یک نفر بلند شد و با وحشت سر و صدا می کرد. می دانستم که گرازها اگر فرار کنند برای رسیدن به کوه باید به سمت باغ ما بیایند. سریع به بالای بام رفتم و منتظر شدم. دقایقی بعد صدای خر خر و شکستن شاخه و خش خش برگ های خشک نشان می داد که دارند می آیند. من جای خوبی داشتم و از هر طرف رد می شدند می توانستم آنها را ببینم. اما وقتی به گوشه باغ انگور رسیدند تغییر مسیر دادند و به سمت باغهای همسایه ها در بالا دست رفتند. البته من فقط از صدا اینها را تشخیص می دادم. آنها در باغ سگ دارند. صدای سگ ها بلند شد. ساعت حدود 4 صبح بود. به محض اینکه سگ ها شروع به سر و صدا کردند گرازها که انگار یک گله بودند و تعدادشان خیلی زیاد بود خو خو خو می کردند و با سگ ها درگیر شدند. یک دقیقه نشد که سگ های بیچاره زوزه کشان و ناله کنان اسیر دندان گرازها شده بودند. خیلی دلم برایشان سوخت. بد جور ناله می کردند. تیری هوایی شلیک کردم ولی هیچ فایده نداشت. زانو هایم می لرزیدند. خواستم پایین بروم و با متور به سمتشان بروم ولی دیدم عاقلانه نیست. کاری از دستم بر نمی امد. چند دقیقه بیشتر طول نکشید که صدای سگ ها قطع شد فکر کنم کشته شدند. ولی گرازها ول کن نبودند و با سر و صدا به هر طرف می دویدند. خیلی وحشی شده بودند. از همه طرف خش خش می شنیدم. چند بار فریاد کشیدم و دست زدم. با چراغ قوه اطراف را نگاه کردم و وقتی مطمئن شدم خبری نیست سریع پایین پریدم و به داخل خانه رفتم و در را بستم. تا صبح هم دیگر بیرون نرفتم.Khansariha (226)
نمیدانم چرا اینقدر خوی تهاجمی پیدا کرده اند. قبلا اینطور نبود. می آمدند می خوردند و فرار می کردند ولی الان واقعا خطرناک شده اند.
ببخشید طولانی شد
موفق باشیدKhansariha (8)
دمتون گرم و کارتون درست. چرا تنها میری رفیق!!دوستی و رفیقی و یاری پیدا کن و یکی دو شب با هم شب نشینی کنید. اگه مثل من خوره شب گذرونی و اهل تفنگ باشن که عالیه. چنجا معلوم کنید تا بدونید کجا هستین که اگه تو ارتفاع باشه دیگه به به. مجبورن از طرف یکی رد شن دیگه؛بزنید دو سه تا نفله کنید تا بدونن رییس کیه.یا چنتا تله بزار. تو یوتیوب کنکاش کن نمونش میبینی و راحت درست میشه. طناب نازک و محکم نایلونی و نخ کفاشی میخواد با تیوپ پاره دوچرخه. کم خرج و کاری. چنجا بزار تو مسیرشون و براشون طعمه بزار. با این اوضاع حتما میگیری. بعد دادگاه بگیر براشون و حکمشون اجرا کنKhansariha (219)Khansariha (219) خسارت میزنن حسابی پس با همسایها و باغ دارها هماهنگ کن تو اونها حتما یار شکار پیدا میشه.سگ هم برا گراز باید تنها و بدون صاحبش نباشه چون حتما کلکش کنده میشه؛شک نکن. حیف که بنده نمیتونم بیام خدمتتون یعنی فرصت نمیشه والا کنارتون شاگردی میکردم و ی حالی ازشون میگرفتیم. Khansariha (290)Khansariha (290)
سلام
لطف دارید جناب کاربخش. کاش می شد در خدمت شما باشیم.Khansariha (8)
رفیق شکارم گرفتار زن و بچه شده. برادرم هم درگیر پایان نامه. بقیه دوستان هم بجز دردسر فایده ای ندارند. این کاره نیستند. امشب نتوانستم در باغ بمانم. یک تله در مسیر گذاشته ام. هر چند با زور گراز ممکن است تله کارگر نباشد ولی بضاعت ما همین است. یک مترسک هم ساختم و داخل باغ گذاشتم. تا ببینیم می تواند گرازها را فراری بدهد یا نه. نور لامپ که اثری نداشت.
یک نگرانی من این است که گرازی را در اثر شلیک زخمی کنم و زخمی فرار کند. برای دیگران خیلی خطرساز است. اصلا درست نیست. همان تیر هوایی بهتر است. چارپاره زور کافی ندارد. بایدخیلی شرایط مهیا شود تا گراز را از پا دربیاورد. مثلا فاصله مناسب باشد. از بغل به قفسه سینه بخورد. گراز خیلی بزرگ نباشد و غیره. در شرایط واقعی که گراز یا در حال هجوم است یا فرار و شب تاریک و فاصله نامناسب و موانع مختلف در سر راه قرار دارد نمی شود با اطمینان شلیک کرد. تک گلوله هم که زور کافی دارد احتمال برخوردش خیلی کم است. همین تردید باعث می شود انگشت روی ماشه نرود.Khansariha (226)
البته من بیشتر برای هیجانش از این کارها می کنم وگرنه نتیجه کار خیلی مهم نیست.
موفق و پیروز باشیدKhansariha (8)
سلام،فرمایشات صحیح شما نشان دهنده طرز فکر درست شماست،چون باغها نزدیکند اگر وقتی گراز ها وارد باغ شما شدند با توجه به هیجان و استرس اون لحظه و عدم دید کافی بخواید به رگبار ببندیشون علاوه بر فرار کردن به صورت زخمی،احتمال داره انسان دیگه رو در باغات مجاور هدف قرار بدید.به قول جناب کاربخش باید با اطلاع همسایه و چند نفری و از بالا به پایین شلیک کرد که گویا فعلا شرایطش جور نیست.
واقعا که همون ادرنالین بالای خون در اون لحظات لذت بخشه.
سلام. درسته چکوندن باید شرایط خودش داشته باشه. شما بنظر بنده هماهنگ کن تا اطرافیان تو جریان باشن بعد چهارپاره 9دونه(من از اسلاگ بیشتر قبول دارم)یا اسلاگ تهیه کن و در صورتی که تو دید امدن و فاصله خوب دادن بزن و شک نکن فقط تنها فایده نداره یا بهتر بگم درصدش خیلی کمه باید چند نفر باشین. یه چراغ قوه یا نور افکن خوبم خیلی میتونه کمک کنه. تله هم تهیه کردن موادش کاری نداره!! تو یوتیوب حتما بگرد و ببین و شک نکن راحت و بی دردسر درست میشه. البته تله هیچ وقت تزمین نداره و ممکنه چنتا تله توی یه هفته هیچی و ممکنه بعد یه ساعت جواب بگیری ولی ارزشش داره. کاشکی من یه باغ اینجوری داشتمKhansariha (214)Khansariha (214)Khansariha (214) کلی باحال بود. درضمن شما بزرگواری و اگه میشد کنارتون باشم حتما بمن خوش میگذشت و باعث افتخار بنده میشد. Khansariha (8)Khansariha (8)
سلام
ممنون از راهنمایی دوستان.Khansariha (8)
امروز همسایه باغمان (البته با فاصله 500 متری) که گرازها به سگش حمله کردند گفته بود که گرازها سگ را کشته بودند. بدنش سوراخ سوراخ بوده و ده متر لاشه را کشانده بودند. طرف خیلی ناراحت شده بود.
*****
من کاری از دستم بر نمی امد. گرازها گله ای و خیلی عصبانی بودند. با انکه تیر هوایی شلیک کردم ولی گرازها ول کن نبودند و در چند دقیقه صدای سگ قطع شد.
جناب کاربخش مطمئنید تله می تواند گرازها را نگه دارد؟ در یوتیوب من فقط تله قفسی برای گراز دیدم. این نوع که شما می فرمایید را ندیدم. این تله می تواند از شب تا صبح گراز را نگه دارد یا باید سریع برسیم و نجاتش بدهیم؟
موفق باشیدKhansariha (8)
من انواع تله گراز تو یوتیوب دیدم و بسیار دقیقم نشون داده. من اسم و رسم پیدا میکنم و براتون میفرستم ؛سرچ کنید. 100% نگه میداره. یک روز که هیچ بیشترم نگه میداره و اگه طناب یا سیم تله خوب و مرغوب باشه هر گونه گراز درشتی نگه میداره. به ی درخت ببندید و با تیوپ دوچرخه یا کش ضامن ببندین و بقیه داستان. snare trap hog. اگه درست یادم باشه این تو یوتیوپ سرچ کنید. انواع طناب پلاستیکی و یا بهتر؛سیم بکسل نازک که معمولا تو مغازهای پرس شیلنگ هیدرولیک یا ابزار فروشیهای دیگه پیدا میشه. مثل سیم بالا بر شیشه پژو و پرایو و و و
البته اون کلمه نجاتش بدهیم؛؛خوب امدی خخخخKhansariha (219)Khansariha (219)
با سلام :
دوست عزیز جناب آقایی ، حیف راهتان کمی دور است و گرفتاری زندگی بسیار .......Khansariha (226)
خدمت شما عرض کنم کار خوبی کردید وارد معرکه نشدید . نداشتن راهکار مناسب یا نقشه برای برخورد اغلب باعث پشیمانی میشود . همونطور که کار بخش عزیز اشاره کردند اولین قدم یک پروژکتور قوی است تا ببینید این دوستان پر سر و صدا از چه راهی امده اند و به کجا میروند !!! دوم اینکه از نبود همسایگان (حالا به هر دلیل مثلا طرف بیل بدست یا چماق بدست امده قهرمان بازی دربیاورد و ....) قبل از شلیک کاملا مطمئن شوید . متاسفانه این روزها آدمها دقیقا جاهایی که نباید باشند حضور دارند و این از آن مواردی است که بعد از حادثه نمیتوان جوابگو بود . تله هم فکر بدی نیست ولی بنده شخصا از شلیک به حیوان در بند بیزارم . اینکه اینها بقدری وحشی شده اند که به همه حمله میکنند دلیلی دارد . گاهی ندانمکاری بعضی تفنگ بدستان باعث زخمی شدن و عصبی شدن حیوان میشود و معمولا حیوانات قوی جثه اند که با زخم چارپاره از پای نمیوفتند و اغلب همانها هستند که رهبری گله را بر عهده دارند و بقیه را عصبی و تهییج میکنند . گاهی اوقات بعضی از گیاهان یا مواد رها شده در طبیعت یا زباله ها باعث این تند خویی میشوند من خودم این مطلب را در پساب کارخانه روغن کشی دیدم . نمیدانم چه ماده شیمیایی در ان بود که روی حیوانات منطقه اثر گذاشته بود .
در هر صورت توصیه بنده به احتیاط کامل ، کمک گرفتن از دوستان با تجربه که در مواقع خطر خود را نبازند ، و ریختن یک نقشه کامل برای تیراندازی بدون خطر است . سالم و تندرKhansariha (8)ست باشید
خدارو شکر حرف و گفتمان ما باعث شد جناب کوهنورد از گوشه نشینی بیان بیرون. کمتون پیداست. درسته پستها در حد شما نیست(خودم گفتم)ولی نوشتهای شما با ارزشه. Khansariha (8)Khansariha (8)Khansariha (8) گفتهای عزیزمون کاملا درسته؛زدن تیر بدون اطمینان باعث زخمی شدن حیوان و بدنبالش جسارت و وحشیگری بیش از انتظار میشه که جز کشتنش راه دیگری نیست. تنها رفتن فراموش کن و با حوصله یاران شکارت جم کن نتیجه میده. خوبی این مورد اینه که باغ اجازه دید بهتر از زمینهای ذرت یا امثالهم میده. یه مورد دیگه که شما جسارت و جنم کار دارین والا تنها نمیرفتین دنبال داستان پس اگه یه نمه احتیاط و حوصله بزارین تو کار عالیه. دمتون گرم اقایی عزیز
استاد کوهنورد بیا گرفتاریهای زندگی و دوری راه بزاریم کنار و بریم ی چن شب شبنشینی تو باغ دوستمون داشته باشیم و چایی اتیشی علم کنیم.یه زهر چشمی هم از گراز گندها بگیریم البته ما شاگردی میکنیم و یاد میگیریم. یاحق
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25
لینک مرجع