با سلام
من خواهش میکنم به نظرات همه احترام گذاشته بشه، چه جامعه شکارچی و چه جامعه طرفدار محیط زیست همه اهداف مشترکی داریم که چون متاسفانه تعامل وجود نداره کمتر میتونیم همدیگر و درک کنیم.
این که من بخوام عکسهای شکارمو رو نت بزارم یا نه یه بحث شخصیه و خیلی هم اتفاق خاصی نمیوفته...( این کامنت دوستمون cherico رو نمیفهمم !!!! )
علی ایهال چه ما دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم فرهنگ غنی شکار و شکارگری با شدت و حدت توسط علاقمنداش تو سراسر دنیا دنبال میشه که اگه سواد و تخصص مدیریتی چاشنی این مقوله بشه نه تنها حیات وحش به خطر نمیوفته بلکه روز به روز اوضاعش بهتر میشه ( نگاهی بندازید به کلوپ های شکار در امریکا، کانادا، فرانسه، ترکیه، ..... )
تیغ برا
ماکیان ایران
حوالي 11 شب مسير پيچاپيچ جاده چالوس تمام مي شود و وارد دوراهي دشت نظير مي شويم. صداي غرغر صحراي تازه تعمير، 8 ساعت رانندگي يک بند را گوشزدمان مي کند. دشت نظير در اين سياهي شب نيز واقعا بي نظير است. به پاسگاه اجو که ميرسيم، کش و قوس عضلات کوفته در جيپ، همراه با آسمان پرستاره بهشت قرقاول هاي ايران بد جوري خوش به حالمان مي کند. بين قهوه ترک و چاي لاهيجاني مردديم که پيشنهاد خواب مقبول تر مي افتد. چشمها تازه گرم شده اند که ناله گوشخراش يک خروس قرقاول درشت زودتر از ساعت کوک شده خواب پرمان مي کند. نيم خيز که ميشوم، صداي انفجار برخورد بالهاي طلايي رنگ پرنده همراه با تلالو آتش گون شاهپرها در پرواز، هوش از سرم ميبرد. طوق گردن شرابي رنگ اين قرقاول نر، هر بيننده اي را مست مي کند. بي جهت نيست که تيره بزرگ ماکيان دانه خوار، به اسم قرقاول ها ( Phasianidae ) نامگذاري شده است. تيره ماکيان در ايران داراي 9 گونه است که شکار برخي از گونه ها آرزوي دست نيافتني بسياري از شکارچيان ايراني است.
تيره ماکيان با نام علمي ( Phasianidae ) يکي از گروه هاي بزرگ پرندگان دانه خوار است که در سراسر عالم پراکنده شده اند. گونه هاي متعلق به اين تيره که اصطلاحاٌ Game birds نيز ناميده مي شوند رنگها و جثه هاي متفاوتي دارند و پرندگان مورد علاقه تمامي شکارچيان و صيادان به شمار ميروند. نرها عموماٌ جثه بزرگتر و رنگهاي درخشان تري دارند و در بيشتر اوقات در دسته هاي متشکل از يک نر و چندين پرنده ماده به سر مي برند. پاهايشان اغلب سيخک دارد و بالهاي کوتاهشان آنها را به پرندگاني بد پرواز مبدل ساخته است که در هنگام خطر ترجيحاٌ ميدوند. از نوعي بلدرچين 43 گرمي گرفته تا بوقلمون وحشي 11 کيلويي همگي گوشت مطبوعي داشته و از همين روست که پرطرفدارترين گونه هاي شکاري محسوب مي گردند. تاکنون 179 گونه ( Species ) از اين پرندگان در 46 تيره ( Genus ) شناخته شده است که در 5 قاره به ادامه حيات مشغولند. تيره Phasianidae متعلق به راسته Galliformes بوده و به زير خانواده هاي کبک شکلان ( Perdicinea )، قرقاول شکلان ( Phasianinae )، بوقلمون شکلان (Meleagridinae ) و سياه خروس شکلان (Tetraoninae ) تقسيم مي شوند. بيش از 70 درصد ماکيان شناخته شده در قاره آسيا ديده مي شوند و متاسفانه نزديک به 50 درصد گونه ها نيز در خطر انقراض قرار داشته و در فهرست سرخ IUCN رده بندي شده اند. شواهد بدست آمده نشان ميدهد که از حدود 1500 سال قبل از ميلاد مسيح در مصر، چين و حوالي بين النهرين، خروس جنگلي ( Gallus gallus ) که جد اعلاي مرغ و خروس هاي خانگي امروز به شمار ميرود اهلي شده است. در حال حاضر 9 گونه از اين پرندگان خشکزي در کشور ايران زندگي مي کنند که از اين ميان قرقاول، کبک دري و سياه خروس وضعيت جمعيتي مناسبي ندارند. [/b]
سياه خروس Tetrao mlokosiewiczi
پرنده اي بسيار کمياب است که به غير از ارسباران ايران در کوه هاي جنگلي و نيمه جنگلي قفقاز و ترکيه زندگي مي کند. تا قبل از سال 1349 وجود اين پرنده در ايران هميشه با هاله اي از ابهام همراه بود تا ابنکه با گزارشات موثق پرنده شناسان در همين سال، سياه خروس به فهرست فون پرندگان ايران اضافه گرديد. رنگ جنس نر و ماده در اين ماکيان درشت جثه که سياه خروس قفقازي هم ناميده مي شود، متفاوت بوده، در نرها سياه يکدست با جلاي سبز _ آبي و پرنده ماده نيز قهوه اي گل باقلي مي باشد. رنگ سياه، لکه قرمز تاج مانند روي سر، سفيدي زير بالها و دم دو شاخه و رو به پايين يک سياه خروس نر به آساني آن را از هر پرنده ديگري متمايز مي کند. به علت پراکنش محدود اين ماکيان درشت در ايران تعداد بسيار کمي از طبيعت دوستان تاکنون موفق به ديدن آن شده اند. محدوده امن کوه هاي کلن و دغرون، با وسعتي کمتر از 200 هکتار در منطقه حفاظت شده ارسباران در شمال غربي ايران، تنها زيستگاه اين گونه منحصر به فرد است. آمار بسيار خوش بينانه تعداد اين پرنده را در حدود 100 عدد برآورد نموده است، به طوري که با تاکيد ميتوان اذعان داشت که سياه خروس کمياب ترين ماکيان وش ايران است.
کبک دري Tetraogallus caspicus
کبک دري به واقع سلطان صخره هاست. جثه بسيار بزرگ، وزن زياد و رفتار محتاطانه، شکار آن را به روياي هر شکارچي ايراني مبدل ساخته است. پرنده ماده اندکي کوچکتر است و با رنگ خاکي تر، از فواصل نزديک تشخيص داده مي شود. عموماٌ در ارتفاعات بالاي 3500 متر و در زيستگاههاي کوهستاني بسيار صعب العبور و صخره ها ي مرتفع ديده مي شود. شامه قوي، چشماني تيز بين و پروازي پر قدرت دارد که به محض احساس کوچکترين خطر، مسافت زيادي را پشت سر مي گذارد. محدوده پراکندگي اين پرنده در ايران، ارتفاعات بالاي رشته کوه البرز و زاگرس است و از همين رو ديدن کبک دري نيازمند توان بدني بالا و آشنايي با فن سنگ نوردي است. در حال حاضر در قوانين حمايتي سازمان حفاظت محيط زيست، شکار اين پرنده ممنوع بوده و در فهرست گونه هاي کم جمعيت طبقه بندي مي شود. از قديم الايام شکار کبک دري توسط شکارچيان ايراني مايه مباهات و نشانه توانمندي و کهنه کاري شکارچي بوده، هر چند غالب پرنده هاي شکار شده نيز از فواصل دور و توسط تفنگ گلوله زني بدست آمده اند. از نام علمي اين پرنده نيز چنين برمي آيد که حوضه پراکنش جهاني گونه دراطراف ايران ( Caspian ) بوده و در بسياري از مراجع قديمي نگاشته شده به زبان فارسي دري، واژه کبک دري به معناي کبک خوش خرام و خوش الحان آورده شده است.
دراج Francolinus francolinus
پرنده اي بسيار گوشه گير و خجالتي است که جثه اي هم اندازه کبک معمولي دارد و معمولا بيش از آن که ديده شود صدايش به گوش ميرسد. دراج صدايي زيبا و آهنگين دارد که به راحتي به خاطر سپرده مي شود. رنگ پر و بال در جنس نر براق تر است و پوشش سياه و نيم طوق گردني بلوطي شناسايي آن را آسان مي کند. تاکنون 6 زير گونه از دراج ها در سراسر دنيا شناسايي شده است که عموماٌ در زيستگاه هايي با پوشش گياهي انبوه و در کناره آبها به سر مي برند. در حال حاضر جمعيت اين پرنده کاهش شديدي يافته و تحت حمايت جهاني مي باشد. در ايران نيز جزء پرندگان حمايت شده بوده و شکار آن با پروانه هاي عادي ممنوع است. کناره هاي تالابي رودخانه ارس در آذربايجان شرقي، حاشيه خزر در قسمتهاي شرقي در ميانکاله و دشت ترکمن صحرا و صفحات جنوبي سواحل خليج فارس و درياي عمان زيستگاه هاي عمده دراج در ايران محسوب مي گردند. شکارچيان قديمي شمال ايران در استان گلستان بر اين عقيده اند که آواز دراج نر در فصل بهار، بيان آهنگين جمله واي حسين کشته شد، مي باشد و از همين روست که با احترام خاصي از اين پرنده ياد مي کنند. در گذشته شکار جرگه دراج در زمينهاي زراعي و حاشيه رودخانه ها رواج بسياري داشته و شايد از همين روست که جمعيت دراج ايراني در حال حاضر از وضعيت مطلوبي برخوردار نيست.
قرقاول Phasianus colchicus
بي هيچ ترديد آينه تمام نماي وجاهت و زيبايي تمامي ماکيان سانان ايران قرقاول است. پر و بال آتش گون جنس نر، به هنگام پرواز ناگهاني از ميان بوته ها، صحنه اي حقيقتاٌ فراموش ناشدني است. قرقاول معمولي ( Phasianus colchicus ) بيش از 30 زيرگونه در دنيا دارد که 4 زيرگونه و از جمله خالص ترين نژاد آن در جنگلهاي هيرکاني ايران، به ادامه حيات مشغول است. اين واريته ها به ترتيب در اراضي جنگلي و نيمه جنگلي کليبر در منطقه حفاظت شده ارسباران، جنگلهاي مرطوب خزري از آستارا تا چالوس، دامنه هاي شمالي و جنگلي البرز از چالوس تا پارک گلستان و در شرقي ترين نقطه پراکندگي خود يعني سرخس ديده مي شوند. قرقاول نر به واسطه دم بلند، سر سبز رنگ، پوسته برهنه قرمز دور چشم و گوشپرهايي که همچون شاخ به نظر ميرسند به آساني از جنس ماده قابل تفکيک است. عموماٌ در بوته زارهاي تمشک و جنگلهاي انبوه به سر مي برد و در مناطقي همچون پارک ملي گلستان و منطقه حفاظت شده اجو، جمعيت هاي مناسبي دارد و به راحتي قابل مشاهده است. متاسفانه در بقيه نقاط جنگلي شمال ايران نسل اين پرنده به مخاطره افتاده و در معرض خطر انقراض است، از اين رو حمايت شده بوده و در بعضي سالها در مناطقي خاص پروانه ويژه شکار آن در ايران صادر مي شود. قرقاول، شکار جنگلي بسيار لذت بخشي است و استفاده از توله شکاري و تفنگ ساچمه 12 با چوک سيلندر خاطره اي ماندگار را براي هر شکارچي پرنده اي، در پي خواهد داشت.
کبک Alectoris chukar
شکار دير آشناي تمامي دوستداران شکار و طبيعت است که در غالب تپه ماهورها و کوهستانهاي ايران به غير از نوار ساحلي در شمال و جنوب مي خرامد و جور اغلب پرندگان ديگر را در فصول آزاد شکار بر دوش مي کشد. کبک ها عموماٌ در دستجات 4 يا 5 تايي ديده مي شوند، هر چند در برخي مناطق تحت مديريت محيط زيست که آرامش و امنيت لازمه برقرار است، گروه هايي با بيش از 50 کبک نيز به راحتي قابل مشاهده اند. جنس نر و ماده در اين پرنده مشابه اند و به واسطه وجود سيخک در پاها، جنس نر يا خروس کبک، قابل تشخيص است. کبک جزء اولين گونه هايي است که به عنوان يک پرنده قابل شکار ( Game birds ) به آمريکاي شمالي و نيوزيلند معرفي شد و در حال حاضر نيز از جمعيت قابل قبول و با ثباتي برخوردار است. در ايران نيز کبک پرجمعيت ترين ماکيان است و نسبت به بقيه گونه ها، وضعيت بهتري دارد
کبک چيل Perdix perdix
از کبک معمولي کوچکتر و از تيهو بزرگتر است. پيشاني و گلوي نارنجي، سينه خاکستري و لکه قهوه اي رنگي شبيه نعل اسب بر روي سينه دارد و نماي کلي بدن پرنده را رنگين نشان ميدهد. 8 زير گونه از کبک چيل در دنيا شناسايي شده که از جمعيت نسبتاٌ قابل قبولي برخوردارند. اين پرنده در ايران در ارتفاعات شمالي زاگرس در محدوده استانهاي آذربايجان شرقي و غربي، زنجان، اردبيل و قسمتهايي از کردستان، کرمانشاه و همدان ديده مي شود و زيستگاه مشترکي با کبک معمولي دارد. کبک چيل پرنده اي اجتماعي است و معمولا در دستجات کوچک و در اراضي کشاورزي و مراتع ديده مي شود. اين پرنده صداي خاصي دارد که از فواصل نزديک شبيه چرخاندن کليد در داخل قفل به نظر مي رسد.
بلدرچين Coturnix cotutnix
با 17 سانتيمتر طول، کوچکترين ماکيان ايران است که با نام هاي بدبده، کرک يا وشم هم شناخته مي شود. تقريباٌ در تمام ايران به صورت بومي و مهاجر ديده مي شود و به واسطه پرورش در اسارت و توزيع گوشت و تخمش در فروشگاه ها، پرنده آشنايي براي عموم به شمار مي رود. بلدرچين نر حلقه سياه و سفيدي در زير گلو دارد و با بالهايي قهوه اي و روتنه اي تيره و رگه رگه از جنس ماده تشخيص داده مي شود. معمولاٌ شب گرد است و کمتر در طول روز فعاليت مي کند، به همين دليل شکار با تفنگ اين پرنده در ايران زياد مرسوم نيست. ازدير باز استفاده از تور و تيپچه، يکي از سنتي ترين و موفق ترين روشهاي صيد بلدرچين در سبز به شمار ميرود. کرک نر آواز رسايي دارد که به محض شنيدن آواز ديگر کرک ها با سر بالا و سرعت زياد جهت نزاع و از ميدان بدر کردن رقيب، خود را به معرکه ميرساند و بسيار جنگ طلب است. در افغانستان کرک بازي بسيار مرسوم است و ديدن يک بلدرچين درشت در دست مردان افغاني در کوچه ها و خيابان هاي هرات و کابل امري بسيار عادي است. تاکنون 8 زيرگونه ازاين پرنده در دنيا شناسايي شده است. از نظر جمعيتي نيز بلدرچين در ايران وضعيت مطلوبي دارد و شکار و صيد آن با اخذ پروانه آزاد است.
تيهو Ammoperdix grieseogularis
تيهو نيز از پرندگان مورد علاقه شکارچيان است که به وفور در سراسر ايران يافت شده و شکاري لذت بخش و گوشت بسيار مطبوعي دارد. جثه اش از کبک کوچکتر است و به هنگام احساس خطر بيشتر ميدود و درهنگام پرواز سوت مي زند. نماي کلي بدن قهوه اي شني است که در جنس نر با چانه و گلوي خاکستري مشخص تر مي شود. معمولا تپه ماهور ها و صخره هاي کم ارتفاع را ترجيح مي دهد و اوائل صبح و غروب در دسته هاي بزرگ براي چرا و آبخوري ديده مي شود. تيهو، به غير از جلگه هاي سرسبز سواحل درياي خزر، در بقيه نقاط ايران ديده مي شود و جزء تحمل آسيب ناشي از تخريب زيستگاه و فشار حاصل از صيد و شکار متراکم در برخي نقاط، با مشکل جمعيتي خاصي روبرو نيست.
جيرفتي Francolinus pondicerianus
ماکيان ساکن سواحل جنوبي ايران و عرصه هاي گياهي خليج و عماني است که اندکي از کبک کوچکتراست و صدايي جيغ مانند و رسا دارد. جمعيت هاي مطلوبي از اين پرنده در هرمزگان، راسک بلوچستان و جيرفت کرمان ديده مي شود که اغلب در گروه هاي متوسط در حال بيابان گردي اند و دراصطلاح محلي کمنزيل ناميده مي شوند. معمولاٌ در گزستان ها و مناطقي با پوشش گياهي پراکنده به سر مي برند و از انسان زياد نمي ترسند. 3 زير گونه براي جيرفتي در دنيا شناسايي گرديده است که در همگي نر و ماده مشابه بوده، نمايي قهوه اي و حنايي رنگ دارند. خطوط سفيدي به شکل صليب بر روي پرهاي موج دار اين پرنده ديده مي شود که يک کليد شناسايي خوب به شمار مي رود. به لحاظ زيستگاه محدود و تعداد کم دردنيا در فهرست سرخ IUCN طبقه بندي گرديده و حمايت شده جهاني مي باشد.