با سلام خدمت تمام دوستان گل
اين تاپيكو ايجاد كردم كه دوستان با معرفي خودشون تو اين تاپيك باعث آشنائي بيشتر كاربران و شناخت كاملتر از همديگر بشن
از خودم شروع ميكنم :blush:
اسماعيل هستم متولد سال 1356 :D
ساكن كرج، متاهل ، سال 83 ازدواج كردم و صاحب يه فرزند پسر كه الان 5 سالشه ( اونم فقط دنبال انگولك كردن تفنگهامه تا چشم منو دور ميبينه تفنگو بر ميداره ميره رو مبلو از دوربينش هي اينور اونور رو نگاه ميكنه ) فكر كنم بيسواد ترين شما من باشم با شرمندگي ديپلم رياضي فيزيك از بچگي به شكار علاقه داشتم ( آخه تقريبا تمام فاميل مادريم اسلحه دارن از برنو گرفته تا كلاش ، خفيف و مالتي و ... ) اما هرموقع به بابام ميگفتم تفنگ ،مخالفت ميكرد البته حق داشت تازه اون موقع كه تفنگ نداشتم با تيركمون سنگي گنجشكها از دستم در امان نبودن حتي موقعي كه تيركمون نبود از سنگ دستي استفاده ميكردم تا سال 75 كه ديپلم و گرفتم و بعدشم كه خدمت مقدس سربازي بعد از خدمت يه تك لول ساچمه زني گرفتم و سال بعدش هم يه خفيف سال 80 بود كه بعلت گيردادن زياد شكارباني منطقه ديگه نمي شد از خفيف استفاده كرد رفتم سراغ بادي و يه تفنگ بادي چيني 5/5 طرح كلاش گرفتم( هموني كه عكسش رو آواتارمه ) هنوزم دارمش خيلي اسلحه باحاليه با توجه به اينكه منطقه ما منطقه حفاظت شده بود ( بخاطر يوزپلنگ آسيايي ) و دنگ و فنگ اسلحه شكاري مجبور شدن تك لول و خفيف و بفروشم و فقط با همون چيني حال ميكرديم تا سال 88 كه يكي از دوستان لطف كرد يه مگنوم 350 بعنوان هديه بهم داد خيلي تفنگ دوست داشتنيه امسال هم افتادم دنبال PCP اول يهAT44pa گرفتم تفنگ خوبي بود ولي جاي خالي خفيف و برام پر نمي كرد برا همين اونم فروختم رفتم دنبال اوانيكس AR6 و اين اسلحه را گرفتم جاي خالي خفيف و برام پر كرد . قديما كه بچه تر بودم خيلي با گربه دشمني داشتم و البته كلاغ ولي الان گربه از ليست سياه من خارج شده ولي خانواده كلاغ همچنان شماره اول ليست سياه من باقي مونده .
با سلام خدمت دوستان مسیح هستم
متولد 1363 صادره از اصفهان اصالتن اصفهانی
در رشته تربیت بدنی تحصیلات عالیه دارم چندین مربیگری دارم از جمله تکواندو والیبال و
شناو پرتاب دیسک ..... چندین مقام استانی و کشوری در رشته تکواندو و پرتاب دیکس و
پرتاب نیزه دارم حتی چند صباحی در تیم ملی تکواندو بودم در سال 87 ازدواج کردم
در زمینه الکترونیک فعالیت دارم .
. اولین سلاحی که شروع کردم دیانا 25 بود و گوهر 35 .
باسلام
من اسمم علي است (نام مستعارم)
متولد 46 و متولد اهواز (ازسال 75 در تهران)رشته تحصيليم كارشناسي مهندس آبياري
ازكودكي قبل از جنگ يه تفنگ 4.5 اسپانيائي نوريكا مدل 73 داشتم و داشتن يه ديانا برام آرزو بود . تفنگ کودکیم خيلي كمكم كرد سريع در اولين آموزش نظامي خودي نشان بدم (الان هم يادگاري دارمش) و باعث شد علايقم به سلاح و تكتيراندازي بيشتر بشه از 13 سالگي در خدمت جنگ قرار گرفتم(با كلي خاطره) و از سال 64 (18سالگی)بعنوان جوانترين مربي سلاح در مراکز آموزشی مشغول انجام وظيفه شدم و همچنين متخصص و مربي توپهاي ضد هوائي بودم . ;)
یکی از افتخاراتم تربیت و آموزش جوانانی دلیر بود (فرمانده قبضه توپ 23م م) که در عملیاتهای پدافندی مختلف موفق به شکار هواپیماهای دشمن شدند و تقدیر نامه نیز دریافت کردند. به همشان همینجا باز آفرین میگم.:):):)
يكي از افتخارات دیگرم كسب مقام اولي تيراندازي با كلاش در سال 71 بين اساتيد ومربيان سراسر كشور در شيراز بود(پادگان احمدابن موسي) فكر كنم آقاجلال airking عزيز دقيقا" بدونن كجاست . :huh:
بگذريم الان كارمند يك شركت هستم مدتي پيش ازطريق اينترنت سلاحهاي جديد تك تيراندازي را مطالعه ميكردم كه دوباره هوس تيراندازي بسرم زد از طريق مطالعه مطالب دوستان در آن سایت ارگانز و ديگر مطالب سایتهای دیگر تصميم گرفتم يه ديانا 54 با دوربين براي تمرين و لذت تيراندازي بخرم علايق زيادي به ماهيگري هم دارم و ماههای بهار و تابستان به ماهیگیری میرم (اردو کشی چند روزه میکنم مخصوصا به اطراف اصفهان سد زاینده رود . هاهاها:D) از اينكه الان در خدمت دوستان هستم خوشحالم و همین برام کافیه و لذت بخش چون با نمونه های از دلیران و شیران ایران زمین آشنا شدم.:heart::heart::heart:
_________________
یا حق
ای اهریمن بدان من در کمین شکار تو پس وعده ما باشد در آرماگدون تو
خالزن همیشگی شما
سلام به تمامی دوستان عزیزم:)
:) من سهیل هستم --ساکن تهران-تحصیلاتم رو تورشته مهندسی عمران تموم کردم
به عنوان مهندس مشاور در طراحی و نظارت راه و باندکار میکنم::rolleyes:
در باب عشق ما به اسلحه همین بس که انقدر از بچگی عاشق سلاح بودیم و نمیخریدند برامون که خودم دست به کار ساخت انواع الات حرب از قبیل تیرکمون سنگی--تیر کمون شکاری و تفنگ های ابتدای شدم که غیراز تجاربش کلی هم زخم جراحت واسم یادگار گذاشته
علاقه اصلیم بعد از تفنگ ساخت انواع چاقو هست که البته به دوستان حرفه ای نمیرسیم اما خوب ای بدک هم نیست::shy:
بیشتر تفنگ رو به خاطر نفس اسلحه بودن دوست دارم و زیاد دنبال شکار باهاش نیستم
اسمی هم که روی ایدیم میبنبد(GUNSMITH) در اصل لقب جد مادری من هست (حاج صادق تفنگ ساز) که جزو اولین سازندگان تفنگ سرپر در نزدیکی اصفهان بوده-;واسه همین هم این ایدی رو بسیار دوست دارم
الان هم که در خدمت دوستان گل تو ایر رایفل هستم:)و واقعا به تک تکشون علاقه و ارادت دارم:heart:
ba salam amin hastam.sakene esfahan.20 salame.daneshjooye daneshgahe azadam:@:exclamation:
asheghe tofang va jang afzaram.omidvaram betunam az tajrobiate arzeshmande shoma azizan estefade konam:D
خوب اجازه هست منم معرفی کنم؟این تاپیکو ندیده بودم.
من علی هستم پس وند فامیلیم نوزاد از بچگی توی پائین شهر هر روز سر این پسوندمون دعوا و خونریزی بود و ازون موقع یاد گرفتم چطور از حقوقم دفاع کنم...توی 2 دبستان همیشه یه بچه مظلوم بود که باید زنگ آخر کتک میخورد کلاسه 40 نفری 35 تاش اونو میزدن یکیش کتک خور بود یکیش مدافع کتک خور که بنده بودم و بقیه ممتنع :D
اینشد که رزمی کار هم شدم...بزرگ شدیم و کم کم توی هر ورزشی میرفتم موفق میشدم و رشته قایقرانی رو انتخاب کزدم الانم کله گندشون مثلا منم تو اینجا :)
علاقم زیاد شد و رفتم تربیت بدنی در حال حاضر فوق دیپلم تربیت بدنی هستم.کلا خداروشکر گیریائیم خوبه و زود توی تمام رشته ها راه میفتم و کم نمیارم واسه همین معمولا دشمن زیاد دارم اما تا حالا توی تفنگ بادی یه دشمن داشتم اونم م**ی بوده.2 سال قبل توی کلاس تیراندازی با کمان دوباره رویای تیراندازی بچگیم زنده شد و اول میخاستم کمان بگیرم که دیدم برای من کامپوند خوبه و اون قیمتش بالاست و سال قبل یه چینی خریدم و خیلی ضعیف بود هرچند باهاش یه اردک زدم اونم به زور...بعد فنرشو عوض کردم توپ شد و راحت میشد شکار کرد...بعد بی عقلی کردمو یه استریکر 1000 خریدم(رنجر)که تو زرد در اومد و با هماهنگی اقا مسیح یه دیانا 27 خریدم که الان عاشقشم :D
بعد از این باید یه شکاری ساچمه زنی بگیرم(شات گان)باز بعد از اون یه کمان کامپوند...
خیلی حرف زدما 3سال هم هست ازدواج کردم خدارو شکر راضی ام...متولد 67 هستم...میونه خوبی هم با بچه ندارم.
یا علی
سلام.
من جلالم.
متولد 63 و متاهل.خدا دوستم داشته یه همسر مهربون نصیبم کرد تا در همه شرایط همراه و یاورم باشه.
مدرک مهندسی صنایع گرایش برنامه ریزی و تحلیل سیستم دارم.رشته خوبیه و جذاب کسانی که میخان برن دانشگاه بهشون پیشنهاد میکنم این رشته رو انتخاب کنند.
اهل استان فارس هستم.
عاشق تیراندازی و شکار.الان یه ای تی 44 _10 تیر دارم که واقعا ازش راضیم .به من که خیلی حال داده.و جدیدا یه نخجیر 1 هم گرفتم .از اونم راضیم کار من رو راه میندازه.
اولین سلاحم یه تیرکمون سیمی 8 جیر بود واقعا محشر بود قدرتی نزدیک 5 ژول با تیر سنگین داشت:D.
همیشه تو زندگیم سعی کردم خدا رو ناظر بر اعمالم ببینم و این خیلی به پیشرفتم کمک کرده. افتخارم نوکری خلق الله هست.سعی کردم تا ادم با ظرفیتی باشم ولی وقتی کسی یا کسانی بخوان به خط قرمز هایی که برای خودم ترسیم کردم نزدیک بشن یا اونارو زیر پا بذارن با تمام وجود در مقابلشون وامیستم و خط قرمزام چیزی نیستن جز خدا و پیغمبرو ائمه و شهدا و راه شهدا و امام شهدا.
یه مختصر اطلاعاتی ناقصی هم راجع به تفنگ بادی و تیراندازی دارم که از اینور و اونور جمع کردم و مشتاقانه در خدمت دوستان قرار میدم.واقعا دوست دارم که به هموطنای گلم هرجا که هستن کمک کنم.
ببخشید خیلی از خودم تعریف کردم .خدا منو ببخشه.امیدوارم بتونم خدمت کوچیکی به این همه ادم مشتاق تفنگ بکنم.
الان هم داره سریال مختار نامه شروع میشه وباید برم :)
یا علی
منم مهرشاد هستم 37 ساله مهندس برق و عشق هواپیما و ماشین رادیو کنترل و همچنین تفنگ بادی و چندتا چیز دیگه!!!!
سال 68 صاحب یک گوهر قراضه دست دوم شدم.
یارو گفت چه قدر پول داری،من ساده هم گفتم 3800(چند سال جمعش کرده بودم!) بعد گفت گفت این تفنگه 3800 تومنه!!!!
منم پولو دادم و بعد یادم اومد هیچ چی پول برای برگشت ندارم و گفتم میشه 20 تومن بهم بدین که برگردم خونه با تاکسی؟!!!!!!!!!!!
اونم با کلی ناز 20 تومن داد بهم!!!!!
تفنگه 1500 تومن هم نمیارزید اونموقع ولی به من اندازه 30000 توم باش حال کردم و باهاش چیز باد گرفتم.
تا این اواخر یه دیانا 350 کالیبر 4.5 داشتم که سال 78 گرفتم.(حدودا!) ولی باهاش حال نکردم.
به هر دلیلی که نمیدونم و خیلی سعی هم نکردم بفهمم دقیق نبود.
در حال حاضر فقط یک والتر 1250 دارم و ایشالا یه پی سی پی دیگه هم میخوام بگیرم ولی خب فعلا چیزی که چشمو بگیره توی بازار ندیدم.
اهل شکار نیستم و بیشتر علاقه به مباحث فیزیکی و علمی تیر اندازی دارم و توی تیر اندازی هم متوسط هستم.
کلا توی هر کاری شدیدا خوره میشم و بعد یهویی ولش میکنم!!!!
سلام بر دوستان اينجانب را هم در چمع گرمتان پذيرا باشيد:heart:
من مهدي هستم از اسلحه و شكار اطلاعات كمي دارم ولي از بچگي علاقه داشتم:blush:
از يه باديه چيني شروع كردم و بيشتر هدفهام هم گنجشكهايه بيچاره بودن:-/
اما حال نداد تارسيدم به يه ديانا45(لااقل رويه بدنه اش اينو نوشته
تويه اولين شكار رسميم با اولين تيرم يه كبك زدم:P
كلا فكر كنم استعدادم خوب باشه اينو مديون خدمتم چون تو خدمت تك تيرانداز شدم
تويه انجمن دنباله اطلاعاته كامل از ديانا 45 هستم گشتم اما پيدا نكردم ميشه راهنماييم كنين:huh:
با سلام خدمت همه دوستان ایرریفلی
من سعید هستم متولد 1361 تهران .کارشناس مهندسی آب شاغل در یک شرکت مهندسی مشاور
از قدیم الایام به تیراندازی علاقه داشتم(یاد اون پیرمردایی که با تفنگ چینی دست کاری شده و یه تخته و چند تا بادکنک سرکارمون میذاشتن بخیر)
با این همه به واسطه ماهیت کارم، فرصت زیادی برای پرداختن به این علاقه ام نداشتم و بیشتر تو مایه های وصف العیش بودم.البته بگم الان تمایل زیادی به شکار ندارم مگه اینکه چه موقعیتی پیش بیاد(بیشتر از هدف زنی لذت می برم)!
تا اینکه از ابتدای سال 89 قصد کردم بطور رسمی برم دنبال علاقه دیرینم و در این راستا اول چندتا کتاب خوندم و کلی سایتای مختلف رو زیر و رو کردم تا با پایه علمی کاری که قراره شروع کنم آشنا بشم. تو این مدت فکر میکردم این پیش زمینه چینی خیلی بی فایده است و دارم وقتمو تلف میکنم(زورم میومد که باز دارم تو مایه های وصف العیش سیر میکنم)
دست آخر دل و زدم به دریا و با کلی تحقیق دنبال سلاحی گشتم که اول دقت و بعد قدرت داشته باشه و1قبضه دیانا 52 گرفتم.
توی فردوسی که میگشتم با رنجر اشنا شدم و اقای ذکرعلی گفت سایتی هم داریم که وقتی مراجعه کردم هنوز راه نیافتاده بود.
همزمان با سایتهای pix و محیطبان هم اشنا شدم و دایره معلوماتم رو افزایش دادم و با 52 لذت دنیا رو میبردم.تا اینکه با pcp هاتسان اشنا شدم و یک قبضه خریدم و الان هم خیلی ازش راضیم.به زودی هم یه اونیکس AR6 به دستم میرسه که امیدوارم اونی باشه که میخوام.چون رو بحث اسلحه واقعا وسواسی هستم.خلاصه تو بحث تیراندازی تازه کار ولی با انگیزه به حساب میام و احتمالا قراره جهشی کار کنم:blush:(هرچی باشه این فنر تمایلاتم 20 سالی فشرده شده بود)
البته بگم قدیما با تیرکمون سیمی خیلی گنجشکهای محل رو نوازش کردم.;)
یادم رفت بگم از بچگی بجز تیراندازی ، به پرواز هم علاقه خاصی داشتم اما با لمس ماهیت شغل پدرم گرایشی به خلبانی نداشتم(از پرواز صرف لذت میبرم،شاید بعدها پرواز با پاراگلایدر و کایت رو تجربه کنم) خلاصه در این زمینه زودتر از تیراندازی شروع کردم و 2 سال (سال76-78)تو مرکز آموزش فنون هوایی،هواپیمای مدل کار کردم وهمچنان اگه وقت و جای مناسب داشته باشم به این هنر فنی میپردازم (ساخت و پرواز هواپیماهای کنترل لاین و رادیوکنترل)
امیدوارم روزی همه دوستان با هم رو در رو اشنا بشیم و بتونیم اون رویایی که تو اون سایت دنبالش بودیم(برنامه های مشترک) با همدلی و صمیمیت جامه عمل بپوشونیم.از حق نگذریم اون سایت هر نقصی داشت یه حسن بزرگ داشت،دوستان خوبی چون شما رو در جای جای کشور اسلامیمون پیدا کردیم.
یا حق.التماس دعا