انجمن تخصصی شکاروتیراندازی(بزرگترین مرجع اطلاعاتی تفنگ بادی،پی سی پی،تیراندازی ایرانیان)pcp.airrifle.airguns..تفنگ بادی،پنوماتیک،

بسيار خوش آمديد
منتظر اطلاعات مفيد شما در زمينه شكار و سلاح بخصوص اطلاعات مربوط به اتازوني هستيم

با سلام
طی درخواستی که برای مدیران سایت فرستادم نام کاربری من از
m.movahed202 بهaghaaidin از
تغییر کرد
متشکرم از زحمتی که کشیدین

به نام خدا
با عرض سلام
احتمالا باید یکم زودتر خودمو معرفی میکردم اما خودمو کوچیکتر از اون میدونستم که بخوام بیام اینجا بگم اما بعد مدتها امشب اومدم چندتا صفحه اول این تاپیکو خوندم دیدم هرکی هرچقدر هم کم تو زندگی موفق بوده و کاری کرده باز انقدر جرات داشته اومده خودشه معرفی کرده این شد که منم اومدم این پستو گذاشتم
محمدحسین حدیدی هستم و شانس اینو داشتم که یک مازندرانی باشم و اهل بابل ، متولد 08/07/1370 هستم .
تو این 22 سالی که از خدا عمر گرفتم 1/3 میانی اونو پای کامپیوتر و بازی کامپیوتری آنلاین گذروندم ، از پنجم ابتدایی خیلی کلیشه ای شروع به یادگیری زبان انگلیسی کردم و الان یکی از افتخاراتم اینه که حتی زبان محاوره انگلیسیو کاملا راحت درک میکنم و تقریبا هر متنی که تخصصی رشته خاصی نباشه راحت متوجه میشم ، جالب اینجاست که وقتی مدرک تافلو گرفتم تا این حد مسلط نبودم و هر چی می دونستم آکادمیک و خشک بود از صدقه سر بازیهای انلاین و چت با افراد مختلف ، دیدن فیلم و سریال و خوندن مقاله ها و اخبار خارجی به اینجا رسیدم
در حال حاضر دانشجوی ترم 10 رشته حسابداری در مقطع کارشناسی پیوسته هستم ( تمامی دروس تخصصی و نیمه تخصصی پاس شدن ، کلا درگیر درسای بی ربط به رشتمم که تعدادشون کم هم نیست و واقعا نمی تونم باهاشون کنار بیام و ارتباط برقرار کنم ، چندین بار حذفشون کردم ولی چون مجبورم این ترم به امید خدا همرو یه جا قراره پاس کنم و خلاص ! )
2 ساله که توی یه دفتر حسابرسی زیر نظر یکی از برجسته ترین حسابرسان کشور به صورت غیر رسمی (گواهی پایان خدمت و مدرک فارغ التحصیلی در رشته حسابداریو ندارم هنوز) برای دادگستری شهرمون کار می کنم و کارمم خیلی سنگینه و بارها اتفاق افتاده که چندین جعبه پروندرو با ماشین بیارم خونه و شبو بخاطر کمبود جا تو اتاقم بیام تو حال بخوابم .
اجباری برای رفتن به دفتر کارمون برای من یه نفر وجود نداره و میتونم کارامو تو خونه انجام بدم که هم ویژگی های خوب داره هم بد.... که بدترینش اینه که کارم شب و روز و تعطیل و غیر تعطیل نمیشناسه و گاهی تا دیروقت در حال تایپ کردن و انجام محاسبات و تصحیح دفاتر حسابداری هستم.
عاشق هیجانات سالم و تفریح ، مسافرت ، کوهنوردی ، غارنوردی ، صخره نوردی ، شنا و هدف زنی هستم . اگر اسب سواری هم یاد بگیرم که دیگه عالی میشه !!!
از کودکی عاشق تفنگ و تیراندازی و انفجار و اینجور چیزا بودم اما به هیچ وجه علاقه ای به شکار ندارم ، تا قبل اینکه به فکر سلاح بادی بیفتم تمام وقتمو به امریکایی ها حسودیم می شد که چه سلاح های باحالی می تونستن داشته باشن ، بیشتر از همه از سلاح های تک تیر اندازی برد بالا یا همون اسنایپر رایفل ها لذت میبردم و عاشق سینه چاک رمینگتون 700 پلیس امریکا و سری بَرت کالیبر 50. بودم و هیچ وقت به فکرمم نمی رسید یه روزی برم سراغ اسلحه بادی !
در دوران کودکی بسیار خونسرد و آرام بودم و هیچ موقع عصبانی نمی شدم هنوز هم همونطوریم با این حال خانوادم همیشه منو از داشتن اسلحه حتی اسباب بازیش منع می کردند و هرموقع اسمی ازش میبردم به شدت عکس العمل نشون می دادن این قضیه ادامه داشت تا کلا من یاد گرفتم جلو اونا حرفی از اسلحه نزنم و در خلوت خودم تو بازی کامپیوتری و یا تو سایتا دنبال علاقم باشم و چون تقریبا به زبان انگلیسی مسلط هستم (اقلا از لحاظ فهم ان ) منبع بی پایانی از اطلاعات در دسترسم بود
اولین بار که به فکر خرید اسلحه بادی افتادم زمانی بود که تو یکی از سایتها یک ریویو از هاتسان 125 اسنایپر بود که شیفته ی ظاهرش شدم و سخت دنبالش می گشتم ، چیزی که توجهمو جلب کرد این بود که همه ی سایتای خارجی میگفتن با توجه به قیمت واقعا عالیه ،وقتی از مغازه دار هم بپرسی نمیگه بده ( ماست فروش هیچوقت نمیگه ماستم ترشه ) همین باعث شد دو دل شم ،چون معتقدم هر موقع یه چیزی زیادی خوبه یه جای کار می لنگه و حق هم با من بود ، رفتم تو گوگل و فارسی سرچ کردم ( هاتسان 125 ) و ... اینطوری شد که از شهریور سال 1392 دارم سر شمارو با حرفام درد میارم و روزی چند ساعت تو تاپیکای این انجمن حرفه ای بالا پایین میرم تا پست های جدید رو مطالعه کنم و تا جایی که ممکنه از این همه صمیمیت لذت ببرم و از همه ی اون هایی که با صبر و حوصله همیشه جواب سوالات ناشیانه و مبتدیانه منو دادن کمال تشکر و قدر دانی رو دارم ،دست همتونو می بوسم چون کلی سوال داشتم ( و دارم و خواهم داشت ) که بدون شماها شاید هیچ وقت به جوابشون نمی رسیدم
تنها چیزی که باعث حسرت و ناراحتی من میشه اینه که اصفحانی یا مشهدی یا ... نیستم تا بتونم خیلی از این اساتید و بزرگوارانو به صورت رو در رو ببینم ...تعدادشون زیاده ولی همین الانم بیش از اندازه پستم حجیم شده ، طبق معمول سرتونو درد آوردم ولی هرکار کردم نشد خلاصه تر از این بنویسم و بابت اینکه کل متنم محاوره و خودمونی شده معذرت می خوام چون عادت ندارم رسمی صحبت کنم
همتونو دوست دارم و واستون آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم .
یا حق

با سلام خدمت همه دوستان گل و اساتید بزرگوار
از اینکه در این سایت عضو شدم و به جمع شما پیوستم واقعا خوشحالم و در این چند وقتی که عضو بودم همش تاسف خوردم که چرا زودتر نتونستم در خدمت شما عزیزان باشم
بنده یحیی هستم اهل استان کهگیلویه و بویراحمد به مرکزیت شهر یاسوج(پایتخت طبیعت ایران)(این رو به این خاطر گفتم چون خیلی ها که تا حالا باهاشون هم صحبت شدم فکر میکنن یاسوج جز شهرکرده) متولد06/09/1370 سال 91 ازدواج کردم دانشجوی کارشناسی رشته اقتصاد نظری ترم 4 در شهر خودم هستم در حین تحصیل در مغازه(فرش فروشی) یکی از دوستان نیز مشغول بکار هستم.
از بچگی عاشق کوه و شکار بودم بصورتی که از 10یا12 سالگی با با کش های دستکش تیرکمون درست میکردم یا با پارچه سنگ قلاب درست میکردم یا قرض گرفتن تفگ های چینی دوستان و اقوام و ...
از بچگی همیشه با بابام کوه میرفتم.بابام عاشق کوه رفتنه ولی علاقه ای چندانی به شکار نداره
خانواده مادریم اکثریت کوهنورد و شکارچین و خانواده پدریم اکثرا تحصیل کردن و (متاسفانه!!)خیلی علاقه مند به کوه و شکار نیستن.از این حیث من به دائیام رفتم(یادآوری ضرب المثل آدم حلال زاده.... خخخخخخ)
بعد از نعمت سلامتیم از بزرگترین نعمت هایی که خدا بهم داده خانواده خوبیه که دارم.بر خلاف خیلی از دوستان خانوادم هیچوقت مانع علاقم به کوه و شکار نشدن مخصوصا از وقتی که ازدواج کردم.تو این دو سال همسرم مانعم که نبوده بماند تازه همیشه مشوقم بوده(دوستان از من میشنوید اگه همسرتون با کوه و شکار رفتنتون مخالفه اگر حتی یه خورده علاقه به کوه و احیانا شکار داره هرچند وقت ی بار با خودتون به کوه ببریدش و سعی کنید اصلا بهش سخت نگذره بعد از ی مدت خواهید دید که رفتارش نسبت به قبل چقدر تغییر میکنه!!متاهلین میدونن که چی میگم خخخخخ)
امیدوارم در عمر باقی مانده در خدمت شما عزیزان باشم و بتونم چیزای زیادی ازتون یاد بگیرم
از همگی سروران عذر میخوام از بابت اینکه طولانی شد

طبق عرف دوستان هنگام ورود به انجمها خودشان را معرفی میکنند ،تکلیف دوستانی که قصد خروج دارند چیست ؟؟؟
همه دوستان اهدافی در زندگی شان قطعا دارند.برای رسیدن به بعضی هدفها نیاز هست از بعضی علایق دل کندوصدالبته اونچه که بیشتر دوست داشتنیست. من حدود18 ماه از این جمع صمیمی جدا میشوم انشاالله که دراینده فرصتی باشد برای جبران زحمات همه عزیزان.موفق وسربلند باشید .به امید دیدار مجدد دوستان

(2014-08-18 01:22 PM)cholpe نوشته شده توسط: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
طبق عرف دوستان هنگام ورود به انجمها خودشان را معرفی میکنند ،تکلیف دوستانی که قصد خروج دارند چیست ؟؟؟
همه دوستان اهدافی در زندگی شان قطعا دارند.برای رسیدن به بعضی هدفها نیاز هست از بعضی علایق دل کندوصدالبته اونچه که بیشتر دوست داشتنیست. من حدود18 ماه از این جمع صمیمی جدا میشوم انشاالله که دراینده فرصتی باشد برای جبران زحمات همه عزیزان.موفق وسربلند باشید .به امید دیدار مجدد دوستان

آقا رضا این سایت خیابون یک طرفست. مهم نیست که چقدر اومدی و یا یه مدت حرکت نکنی. بالاخره باید تا آخرش بری.
برای همین دوستانی که قصد خروج دارند باید قصدشون و پس بگیرن...خخخ

ان شاءالله این مدت سریع سپری میشه و شما هم به هدفتون میرسید و باز هم شما را در سایت زیارت میکنیم.
هر کجا هستید خوب و خوش و سلامت باشید.

آقا رضا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این پستش ما رو که ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ، تماس ها هم که قطعه ! دیگه خودم هم موندم !!!

من چی میبینم ؟!!!!!
آقا رضا عزیز و دوست داشتنی خودمان ؟!!!!!
اونم 18 ماه دوری ؟!!!!!!!
نه باورم نمیشه ؟!!
واقعا جا خوردم
یکی بما بگه موضوع چیه ؟

با سلام. راستش طبق تحقیقاتی که انجام شد از قرار معلوم آقا رضا به خاطر مسائل درسی یه مدت میخوان از سایت دور باشن که البته امیدوارم این مورد صحت داشته باشه. البته نمیدونم این چه درس خوندنیه که18ماه طول میکشه. در هر صورت همه منتظریم تا خود رضا بیاد و توضیح بده وگرنه مجبورم یه بار دیگه برم رامیان.