عكس و فيلم گونه هاي مختلف جانوري ايران - نسخه قابل چاپ +- انجمن تخصصی شکاروتیراندازی(بزرگترین مرجع اطلاعاتی تفنگ بادی،پی سی پی،تیراندازی ایرانیان)pcp.airrifle.airguns..تفنگ بادی،پنوماتیک، (http://www.iran-airrifle.com/forum) +-- انجمن: جاذبه های طبیعی،حیات وحش و شکار (/forumdisplay.php?fid=21) +--- انجمن: تصاویر شکار و تیراندازی (/forumdisplay.php?fid=23) +--- موضوع: عكس و فيلم گونه هاي مختلف جانوري ايران (/showthread.php?tid=752) |
RE: عكس و فيلم گونه هاي مختلف جانوري ايران - said - 2012-06-16 05:02 PM با سلام . كاراكال گونه ديگري از گربه سانان ايران است . كاراكال سیاهگوش یا کاراکال یا منگولهگوش گربهسانی کوچک است که در خاورمیانه و آفریقا میزیَد. سیاهگوش یکی از سنگینترین و سریعترین گربههای کوچک است و مطالعات ژنتیکی نشان میدهد که گربه طلایی آفریقایی و سِروال نزدیکترین خویشاوندان این گربهساناند. نام این جاندار را بهدلیل موهای بلند سیاهرنگی که بر روی گوش دارد سیاهگوش مینامند. کاراکال نام علمی این جاندار است که آن نیز برگرفته از قرهقولاق یا قرهقولاخ در زبان ترکی به معنی سیاهگوش است. کاراکال را نباید با گربهسان دیگری با نام علمی (Lynx لینکس) اشتباه گرفت که در گذشته وشق و در دوران معاصر سیاهگوش نامیده میشود. این دو جانور شباهت ظاهری زیادی به هم دارند و از جمله در داشتن گوشهایی سیاه اشتراک دارند و تا مدتها در طبقهبندیهای علمی جانورشناختی نیز سیاهگوش را در سردهٔ Lynx قرار داده و در زبانهای اروپایی از وی با نامهایی چون لینکس ایرانی یا صحرایی یا آفریقایی یاد میکردند. اما امروزه این جاندار را در سردهٔ خاص خود در زیرخانوادهٔ گربهسانهای کوچک قرار میدهند. هوشنگ عالم در مقاله «سیاهگوش» در دانشنامه ایرانیکا استفاده برخی نویسندگان جدید از نام کاراکال به جای سیاهگوش را برای این حیوان اشتباه میداند. رابطه با شیر این جانور را در قدیم پروانه، پروانک، فَرانَک و شاطر شیر هم میگفتند. که این نامها به ارتباط بومشناختی این حیوان با شیر اشاره دارد. در مناطقی که این دو جاندار در کنار یکدیگر زندگی میکنند ارتباط نزدیکی میان آن دو دیده میشود و سیاهگوش بسیاری از اوقات از شکار شیر تغذیه میکند. وابستگی متقابل شیر و سیاهگوش در آفریقا را بوفون، طبیعتدان قرن هجدهمی فرانسوی، توضیح دادهاست؛ در نواحی حاره آفریقا سیاهگوش در کنار شکارچیان بزرگی مثل شیر، کفتار و پلنگ زندگی میکند و به دلیل جثهٔ کوچک و ضعیفتر خود برای یافتن طعمه مشکلات زیادی دارد، از همین رو معمولأ ناچار میشود به باقیماندهٔ غذای همنوعان قدرتمند خود اکتفا کند ولی به دلایل امنیتی معمولأ ترجیح میدهد از غذای شیرها استفاده کند، چرا که شیر وقتی سیر میشود به هیچ حیوانی آسیب نمیزند، حتی در زمان برانگیخته شدن عصبانیت شیر هم با توجه به چابکی خود میتواند به سرعت خود را به نزدیکترین درخت رسانده و از درخت بالا برود و شیر برخلاف پلنگ نمیتواند بهخوبی او را تعقیب کرده و بالای درخت برود. به همین دلیل حتي گاهی دیدهمیشود که سیاهگوش برای تغذیه کاملأ در کنار شیر قرار میگیرد. از سوی دیگر سیاهگوش گاهی ناخواسته راهنمای شیر در پیدا کردن شکار میشود؛ قوهٔ بویایی سیاهگوش بسیار قویتر است و شیر با کمک شامهٔ تیز سیاهگوش میتواند حیوانات شکار را از فرسنگها دورتر پیدا کند. در ادبیات فارسی کلاسیک تفسیرهایی دیگری از این ارتباط متقابل شده است، برای مثال در آنندراج آمدهاست: «... و به شاطر شیر مشهور است که زیادتی صید شیر قسمت اوست و... جانور مسطور پیشاپیش شیر رود و بانگ دهد تا جانوران دیگر از آمدن شیر آگاه شوند و احتیاط نمایند.» و در گلستان سعدی: «به سیاهگوش گفتند ترا ملازمت شیر به چه سبب اختیار افتاد، گفت تا فضلهٔ صیدش میخورم.» و خاقانی در این دو بیت تفسیر صحیحتری از این رابطه دارد: شاها غضنفری تو و پروانهٔ ِ تو من پروانه در پناه غضنفر نکوتر است پروانهوار بر پی شیران نهند پی تا آید از کفلگه گوران کبابشان ویژگیهای جسمی سیاهگوش از نظر ظاهری به سیاهگوش اورآسیا شباهت دارد ولی کوچکتر است و جثهٔ لاغرتر و ظریفتر و دست و پای کشیدهتری دارد. جنس نر کمی از ماده بزرگتر است. وزن بدن بین ۱۶ تا ۲۲ کیلوگرم، طول بدن ۵۵ تا ۹۰ سانتیمتر به اضافه ۲۲ تا ۳۴ سانتیمتر دم و ارتفاع در ناحیه شانه ۴۰ تا ۴۵ سانتیمتر است. رنگ پوست بین قرمز شرابی، خاکستری، خاکی و گاه سیاه متغیر است. بچهها خالهای قرمز رنگ در ناحیه زیرین بدن دارند و رنگ بدنشان تیرهتر از بالغان است. پوزه، گردن و قسمتهای زیرین بدن کاراکال نیز سفید است و خط ِ اشک ِ سیاهرنگی دارند که از گوشهٔ چشم تا دماغ امتداد مییابد. صورتی کوچک با گوشهای بلند دارند که موهایی سیاهرنگ به ارتفاع ۵ سانتیمتر بر آن روئیدهاند. گوشهای کاراکال از گوش تمامی گربهسانان دیگر بزرگتر است. گوشها توسط ۲۰ عضله مختلف کنترل میشوند. این دستگاه حساس شنوایی امتیاز بزرگی در یافتن شکار برای کاراکال محسوب میشود. زیستگاه زیستگاه سیاهگوش استپهای خشک، نواحی نیمهبیابانی، بوتهزارها، ساوانا و جنگلهای کمدرخت است و بهندرت در نواحی همیشه سبز و جنگلهای کوهستانی دیده میشود. این حیوان در آفریقا (بهویژه در نواحی جنوبی) و آسیا از شبه جزیره عربستان تا غرب هندوستان زندگی میکند. طعمه انواع جوندگان از جمله خرگوشها شکار اصلی این حیوان است. گاه به حیوانات بزرگتر از خود همچون غزال، بزهای کوهی کوچک و بچههای شترمرغ هم حمله میکند و از کوچکترین گربهسانانی است که توانایی شکار حیوانات بزرگتر از خود را دارند. وی برای شکار حیوانات بزرگ پس از پریدن بر پشت آنها و گرفتن گردن با آرواره، گلوی آنها را میدرد. در هنگام شکار حیوانات بزرگ (بزرگتر از خرگوش صحرایی) به خوردن امعا و احشای داخلی بدن و بخشهای مرغوبتر گوشت اکتفا میکنند. مهارت وی در شکار پرندگان نیز ستودنی است. کاراکال میتواند با پریدن در هوا یک یا حتی چند پرنده را بقاپد. توانایی بالای کاراکال در پرش و کوهنوردی موجب شده تا احتمالاً بهترین شکارچی خرگوش صحرایی باشد. کاراکالها میتوانند به مدت طولانی بدون آب زندگی کنند و آب بدن خود را از تا حد زیادی از بدن شکار تأمین میکنند. رفتار سیاهگوش تکزی و بهشدت قلمروطلب است. عمدتاً شبگرد و شبکارند ولی گاهی، بهویژه در نواحی خنکتر، در روز هم دیده میشوند. محدودهٔ قلمرو برای نرها بین ۳۱ تا ۶۵ کیلومتر مربع و برای مادهها ۴ تا ۳۱ کیلومتر مربع است. تولید مثل کاراکالها چند همسر اند. جفتگیری کاراکالها در تمام طول سال امکانپذیر است اما در زمانیکه تغذیه مناسبتر باشد محتملتر است چون تغذیه مناسب به باروری جنس ماده کمک میکند. دورهٔ بارداری ۶۸ تا ۸۱ روز است و تعداد تولهها بین ۱ تا ۶ است، البته کاراکالهایی که در طبیعت زندگی میکنند حداکثر ۳ توله به دنیا میآورند اما در مورد حیوانات در اسارت که تغذیه مناسبی دارند این رقم میتواند بالاتر رود. تولهها از ۴ تا ۶ هفتگی گوشت میخورند و مادر آنان را در ۴ تا ۶ ماهگی از شیر میگیرد. تولهها در ۹ یا ۱۰ ماهگی مستقل میشوند ولی معمولاً تا ۱۴ یا ۱۵ ماهگی بالغ نمیشوند. سیاهگوش و انسان طبیعت رامشونده و مهارت شکارگری بالای این حیوان موجب شده تا آن را از روزگاران باستان به عنوان حیوان شکاری اهلی کنند. به روایت شاهنامه فردوسی، تهمورث اولین کسی بود که سیاهگوش را به همراه یوز، شاهین و باز اهلی کرد. البته سیاهگوش در مقایسه با خویشاوند گربهسان خود یوز، حیوانی کوچکتر، ضعیفتر و کندتر است به همین جهت یوز حیوان شکاری بسیار مرغوبتر و محبوبتری از سیاهگوش بود و سیاهگوش بیشتر برای شکار حیوانات کوچک مثل خرگوشها و غزالهای جوان پرورش داده میشد. علی نسوی که خود متخصص نگهداری از حیوانات شکاری بود در بازنامه خود مینویسد که سیاهگوش فقط برای شکار خرگوش صحرایی مناسب است با این حال از یک استاد دیگر این فن، ابوالقاسم اصفهانی، نقل میکند که سیاهگوش توانایی شکار مرغابی، هوبره و درنا را هم دارد. سیاهگوش امروزه نیز گاهی به عنوان حیوان خانگی نگهداری میشود و بهخوبی با زندگی در کنار انسان خو میگیرد. شکار این حیوان برای استفاده از پوستش بهویژه در غرب و مرکز آفریقا تهدیدی برای ادامهٔ حیات اوست. بسیاری از کشاورزان این حیوان را آفت میدانند چون ممکن است به حیوانات خانگی همچون ماکیان یا گوسفند و بز حمله کند. دیدن سیاهگوشها در حیات وحش حتی در مناطقی که فراوانی زیادی دارند، بهندرت اتفاق میافتد چراکه این حیوان خود را بهخوبی پنهان میکند. RE: عكس و فيلم گونه هاي مختلف جانوري ايران - said - 2012-06-16 09:28 PM با سلام . گربه پالاس گونه ديگري از گربه هاي وحشي ايران است . گربه پالاس گربهٔ پالاس یا مانول یک گربهسان وحشی کوچک بومی آسیای میانه است. این جانور تقریباً به اندازهٔ یک گربه خانگی است و دارای حدود ۶۰ سانتیمتر طول (بدون احتساب دم ۲۵ سانتیمتریاش) و به طور متوسط ۳٫۶ کیلوگرم وزن است. رنگ موهای بدناش خاکستری روشن یا زرد تیره همراه با نوارهای عمودی است که گاهی در میان موهای انبوه و متراکم بدن، دیده نمیشوند. این گربه شکلهای گوناگونی دارد که آن را از دیگر گربهسانان متمایز میسازد. چشمان گرد این جانور، برجستهترین ویژگیاش به شمار میآید. پاهایش کوتاه هستند، سریناش نسبتا بزرگ است و موهایش بلند و انبوه هستند. بومشناسی گربه پالاس در استپهای تا ارتفاع ۴٫۰۰۰ متر زندگی میکند. سحرگاه و غروبها به شکار می رود و از جوندگان، پیکاها و پرندگان تغذیه میکند. زیستگاه وی با زیستگاه پیکای افغانی و یا اجتماعات بزرگ جوندگان همپوشانی دارد. در برخی نقاط نیز از کبک چوکار تغذیه میکند. زیستگاه و وضعیت ایران: ایران غربیترین محدودهٔ زندگی گربه پالاس است. این حیوان بیشتر در شمال شرق ایران مشاهده شده و گزارشهای پراکندهای از حضور آن در مرکز و شمال غرب نیز در دست است. در سال ۲۰۰۸ یک دوربین تلهای با ثبت تصویری از این گونه در پارک ملی خجیر حضور این گونه را در البرز مرکزی نیز ثابت کرد. بیشتر گزارشها از گربه پالاس مربوط به حیوانات مرده یا زندهگیری شده توسط چوپانان در ارتفاعات بالا میشود. اطلاعات بسیار کمی در مورد تغذیه، زیستگاهها، تولید مثل و رفتارهای اجتماعی این حیوان در دست است و بهنظر میرسد کشتهشدن توسط سگهای گله تهدید مهمی برای ادامهٔ حیات گربه پالاس در این کشور باشد. RE: عكس و فيلم گونه هاي مختلف جانوري ايران - royal - 2012-06-17 12:20 AM دوست عزیز این مطلبی که در باره جی جاق نوشتی تو کدوم پست هستش ؟؟؟ RE: عكس و فيلم گونه هاي مختلف جانوري ايران - said - 2012-06-17 06:57 AM (2012-06-17 12:20 AM)royal نوشته شده توسط: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. در پست 293 ص 30 همين تاپيك . RE: عكس و فيلم گونه هاي مختلف جانوري ايران - said - 2012-06-17 08:05 AM با سلام . گربه جنگلي يكي ديگر از گونه هاي گربه هاي وحشي ايران است . گربه جنگلی نام علمی : Felis chaus نام انگلیسی: Jungle Cat نام فارسی: گربه جنگلی (تركمني: ياوان ميشك) (كردي: پشيله چوي) مشخصات: در مقايسه با گربه وحشي جثهاي بزرگتر، پاهاي بلندتر، دم كوتاهتر و گوشهاي نسبتاً بزرگتري دارد، در انتهاي گوشها موهاي سياه و بلدي مشاهده ميشود. رنگ پشت گوش قهوهاي يا سياه است، رنگ پشت زرد متمايل به قهوهاي يا خاكستري متمايل به زرد، زير بدن سفيد متمايل به زرد است، غالباً بر روي دستها، پاها و دم چند نوار يا خال قهوهاي متمايل به سياه ديده ميشود. اندازهها: طول سر و تنه 60 تا 96 سانتيمتر، دم 20 تا 30 سانتيمتر، ارتفاع 40 تا 48 سانتيمتر، وزن 4 تا 16 كيلوگرم. زيستگاه: منطقه خزري، جنگلها، بوتهزارهاي بلند و انبوه، نيزارهاي مجاور تالابها و رودخانهها، مزارغ ذرت و نيشكر. پراكندگي: در اكثر مناطق كشور وجود دارد. پراكنش جهاني: شمال آفريقا و آسيا. عادات: شبگرد است. اوايل شب و صبح زود فعاليت بيشتري دارد. به صورت انفرادي زندگي ميكند. در زير بوتهها و زير صخرهها لانه ميسازد و يا در لانه متروك جانوراني نظير روباه و تشي ساكن ميشود. بسيار با شهامت است و با قدرت از بچههايش دفاع ميكند. اگر در گوشهاي گير بيافتد به انسان حمله ميكند. شناگر خوبي است گاهي اوقات براي گرفتن ماهي در آب شيرجه ميرود. غذا: از پستانداران كوچك و متوسط به اندازه خرگوش، نوازد پستانداراني از قبيل شوكا و گوزن، پرندگان و تخم آنها، مار، قورباغه، ماهي و حشرات تغذيه ميكند. در پناهگاه حياتوحش دشت ناز واقع در مازندران تعداد سه نوزاد گوزن زرد كه به وسيله يك گربه جنگلي در يك شب كشته شده بودند مشاهده شد. اين بچه گوزنها كه به علت از بين رفتن پوشش گياهي فاقد استتار كافي بودند به علت گاز گرفتن گلو خفه شده و قسمتهايي از راسته آنها خورده شده بود. توليدمثل: جفتگيري معمولاً در اواسط زمستان صورت ميگيرد. بعد از 66 روز، سه تا پنج بچه ميزايد. چشمها پس از 10 تا 12 روز باز ميشود. بچهها تا دو ماهگي شير ميخورند، تا پنج ماهگي وابسته به مادر هستند و در يك و نيم سالگي بالغ ميشوند. طول عمر در اسارت حدود 20 سال است. وضعيت فعلي: دشمن مشخصي ندارد. گاهي روباه يا شغال بچههاي آنان را ميخورند. در اكثر مناطق جنگلي خزري و بيشهزارهاي خوزستان مشاهده ميشود. در سالهاي اخير بر اثر شكار بيرويه و تخريب زيستگاه جمعيت آن به طور چشمگيري كاهش يافته است. در تابستان 1386 يك قلاده گربه جنگلي كه در باغهاي مجاور منطقه حفاظت شده كالمند يزد اقدام به شكار بوقلمون اهلي نموده بود به وسيله تله زندهگيري و مورد مطالعه قرار گرفت. همچني در سال 1384 نيز يك قلاده در نيزارهاي چشمه خنج منطقه حفاظت شده بهرام گور و در سال 1387 نيز يك قلاده در ده كيلومتري جنوب بم مشاهده گرديده است. RE: عكس و فيلم گونه هاي مختلف جانوري ايران - said - 2012-06-17 10:25 AM با سلام . دو گونه ديگر از خانواده گربه هاي وحشي ايران عبارتند از گربه دشتي و گربه شني . گربه دشتي گربهٔ دشتی یا گربهٔ وحشی عضوی از خانواده گربهسانان، سردهٔ گربهها است که در غرب آسیا و قسمتهایی از اروپا و آفریقا زندگی میکند. گربه وحشی از پستانداران و پرندگان کوچک تغذیه میکند و در محیطهای مختلفی از جمله مراتع بیدرخت تا جنگلهای انبوه توانایی زندگی دارد. ................................................................................................................................................................ گربه شنيFelis margarita] این گربه به گروه گربه های کوچک جنس felis تعلق دارد. پوشش طرحدار بدن او استتار خوبی در زمینه محیط زندگی، (مثل جنگل و سنگریزه های روی تپه های شنی که نتیجه خرد شدن صخره ها می باشد)، برای او ایجاد می کند و او را قادر می سازد بدون آنکه شناخته شود به آرامی به شکارش نزدیک شود . گربه شنی شکارچیان شبزی هستند . حواس بسیار قوی گربه های شنی آنها را جزو بهترین مؤثرترین پستانداران شکارچی کرده است.آنها قدرت شنیدن بسیار دقیق دارند و این به دلیل داشتن گوشهای بزرگ است که، آنها را قادر می سازد در هنگام نزدیک شدن، تعقیب کردن و حمله به شکار فاصله ها را بسیار دقیق محاسبه کنند. رنگ بدن گربه شنی آسیا از قهوه ای طلایی تا قرمز و قهوه ای مایل به خاكستری متغیر است. با این حال در بعضی مناطق پراكندگی اش نمونه هایی با طرح خالدار و رگه دار نیز یافته می شود. غیر از این شكل كاملاً سیاه آن نیز كمیاب نیست. تقریباً تمام گربه های شنی آسیا روی صورتشان علائمی از خطوط سیاه و سفید دارند. موهایش متراكم و زبر است و طولی متوسط دارد. سطح زیرین دمش سفید است و گمان می شود از آن برای علامت دادن استفاده می كند. نرها معمولاً از ماده ها درشت ترند. گربه شنی آسیا در مناطق کویری و گاهی مناطق صخره ای با چشم اندازهای باز به سر می برد . ماده ها در هر چرخه ۳۹ روزه ۶ روز فحل می شوند. آبستنی ۹۵ روز طول می كشد و پس از آن در حفره تنه درختان، شكاف میان سنگ ها یا سوراخ های درون زمین یك یا دو توله به دنیا می آورند كه در هنگام تولد ۲۵۰ گرم وزن دارند. وزن بچه گربه ها ظرف سه هفته دو برابر و تا هفته ششم سه برابر می شود. از قرار معلوم هیچ فصل خاصی برای تولیدمثل آنها وجود ندارد وچنانچه بچه ها به هر دلیلی از بین بروند طی چهار ماه دوباره جانشین می شوند. گربه شنی نر در پرورش بچه ها نقش فعالی دارد. ماده ها در ۵/۱ تا ۲سالگی و نرها در ۲سالگی به بلوغ می رسند. درباره رفتار این گربه اطلاعات ناچیزی در دست است. عمدتاً شبگرد است و با آنكه روی زمین فعالیت می كند اما به خوبی می تواند از درخت بالا رود. گربه شنی فوق العاده درنده خو است اما در اسارت معلوم شده كه این گربه بسیار رام و سربه راه است. در اسارت تا ۱۸ سال عمر می كند اما طول عمر آن در طبیعت معلوم نیست. رژیم غذایی آن از خرگوش وحشی، پرندگان، مارمولك ،حشرات و جانوران كوچك تشكیل می شود. . تخریب زیستگاه در بیشتر گستره پراكندگی گربه شنی آسیا موجب افت جمعیتی آن شده است. به خاطر پوست، گوشت و استخوان هایش شكار و خرید و فروش می شود. RE: عكس و فيلم گونه هاي مختلف جانوري ايران - Marksman - 2012-06-17 11:14 AM اینم عکس دیگه ای از گونه بسیار کمیاب گربه شنی که پراکندگی اون در ایران مربوط به مناطق کویر مرکزی هست. با تشکر از شما سعید جان. RE: عكس و فيلم گونه هاي مختلف جانوري ايران - savadkooh - 2012-06-17 04:02 PM RE: عكس و فيلم گونه هاي مختلف جانوري ايران - said - 2012-06-20 12:21 PM با سلام آهو و غزال ايران. انواع آهو در ایران جـِبیر (Gazella dorcas)یکی از دو گونه آهو است که در ایران زندگی میکند. باید به طور دقیق گفت که سه و حتی چهار گونه آهو در ایران زندگی میکنند, در بسیاری از منابع جبیر را همان غزال هندی (The Chinkara (Gazella bennettii) or Jebeer Gazelle)می شناسند ولی در یک مطالعه جدید این نظریه رد شده است. جبیر از زیرراستهٔ بزهای کوهی (Antilopinae)، و جنس غزال (Gazella) است. این جانور شباهت زیادی به آهو ((Persian Gazella))دارد . عمدهترین تفاوت آن با آهو این است که گوشها و دم آن معمولاً از آهو بلند تر است. مادهها بر خلاف آهو دارای شاخهای نازک و بلند هستند ، شاخ جبیرهای نر قوس زیادی به خارج ندارد و قدری موازی به نظر میرسد. حیوان پر طاقتی استو شرایط مناطق کویری را به خوبی تحمل میکند ، به آب کمی نیاز دارد و آب مورد نیاز خود را از گیاهان تامین میکند ، مثل آهو تشکیل گلههای بزرگ نمیدهد, به شدت انسان گریز بوده و در مناطق خشک تر زندگی میکند, از نظر رنگ هم شبیه آهوست. جبیر جزء حیوانات تیز رو محسوب میشود و با سرعت 80 کیلومتر در ساعت میتواند بدود, البته دویدن حبیر بدون پرش صورت میگیرد. تولید مثل : جفت گیری در مناطق گرمسیری در اوایل پاییز و در مناطق سردسیر اواخر پاییز انجام میگیرد . طول دورهٔ بارداری 170 روز و تعداد 1 تا 2 نوزاد را به دنیا میآورد و در سال 2 بار تولید مثل میکند. زیستگاه : مناطق بیابانی و استپی . معمولاًتپه ماهورهای کوتاه و بوته زارهای بلند را به دشتهای صاف ترجیح میدهد جبیر در فهرست قرمز IUCN (سازمان بینالمللی برای حفاظت از محیط زیست)و در رده EN (به شدت در خطر انقراض)قرار گرفته است. 2_آهوی گواتردار ایرانی یکی دیگر از دو گونه آهو است که در ایران زندگی میکند.از جبیر بزرگتر است و در قسمتهای کمتر خشک کویر زیست میکند. بلندی آن به بیش از ۷۰ سانتیمتر میرسد. مادهها معمولاً شاخ ندارند. پیشانی آهوهای نر موهای سفید دارد. آهوی کوهی دره شوری نام علمی : Gazelle gazelle dareshourii نام انگلیسی: Mountain gazelle نام فارسی: آهوی کوهی دره شوری (آهوي كوهي جبير) اين آهو شباهت زيايد به جبير دارد. در سال 1362 به دنبال مرگ و مير حدود 300 رأس از 350 رأس اين آهو در جزيره فارو نگارنده به اتفاق آقاي دره شوري جهت بررسي علل ان به اين جزيره عزيمت نموديم./ در اين بررسي علت مرگ و مير نباريدن باران در زمستان و عدم دسترسي آهوها به علوفه سبز آبدار تشخيص داده شد (در جزيره فارو آب وجود ندارد ولي ميزان رطوبت در اغلب فصول سال به جز زمستان بسيار بالاست.) در طول اين بررسي متجاوز از 50 جمجمه از اين آهو جمعآوري شد كه پس از انتقال به تهران براي انجام بررسيهاي علمي در اختيار دانشكده محيط زيست كرج قرار گرفتند. بر اساس بررسيهاي و تحقيقات انجام شده توسط آقايان گروز و كرمي اين آهوها زيرگونهاي از آهوي كوهي تشخيص داده شدند. به پاس قدرداني از خدمات ارزنده آقاي بيژن فرهنگ دره شوري محقق برجسته ايراني به طبيعت و حيات وحش كشور اين آهو به نام ايشان نامگذاري گرديد. براساس آخرين آمار در حال حاضر تعداد اين آهوها در جزيره فارور از 500 رأس تجاوز نموده كه با توجه به محدوديت زيستگاه بسيار نگرانكننده است. متأسفانه تاكنون مطالعات علمي چنداني در مرد غزالهاي ايران (آهوها وجبيرها) انجام نگرفته است. با توجه به تفاوتهاي ظاهري كه در بين غزالهاي موجود در ايران به خصوص در مناطق شرقي غربي مركزي ساحلي و جزايري مانند خارك هرمز هنگام و قشم مشهده ميشود انجام مطالعات ژنتيكي و مورفولوژيك به منظور شناسايي آنها ضروري است. آهوی کوهی آهوی کوهی یا غزال کوهی گونهای غزال است. این حیوان بومی شبهجزیره عربستان و نواحی اطراف آن است و پراکندگی آن در این مناطق وسیع اما تراکم آن بسیار کم است. زیستگاه آهوی کوهی ارتباط نزدیکی با زیستگاه گونههای درخت اقاقیا دارد. این گونه با افزایش دمای هوا در دورهٔ متأخر عصر هولوسن بخشهایی از قلمرو خود را به جبیر دیگر گونهٔ غزال واگذار کرده که بهخوبی برای زندگی در هوای گرم تکامل یافتهاست. مشخصات جسمی طول بدن و سر غزال کوهی بین ۹۵ تا ۱۰۵ سانتیمتر، ارتفاع شانه ۶۰ تا ۸۰، طول دم ۱۵ تا ۲۰ سانتیمتر و وزن ایشان ۱۵ تا ۳۵ کیلوگرم (نرها ۱۷ تا ۳۵ کیلوگرم و مادهها ۱۵ تا ۲۵ کیلوگرم) است. هر دو جنس دارای دو شاخ به عقب برگشته و تقریباً S شکلند که به فاصله ۲۵ میلیمتر از یکدیگر روئیدهاند. شاخ مادهها کوتاه (۸ تا ۱۵ سانتیمتر)، ضعیف و دارای حلقههای نامشخص است. شاخ نرها بلندتر (۲۲ تا ۲۹ سانتیمتر) ظریف و چنگیشکل است که بهتدریج از یکدیگر دور شده و تنها انتهای آنها به سمت داخل و جلو خم شدهاست. کارکرد شاخها در وهلهٔ اول دفاع در برابر شکارچیان است [مثلاً با ضربه زدن به دشمنان کوچکتر]. بینایی حس اصلی برای تشخیص شکارچی است و از بویایی بیشتر برای یافتن غذا استفاده میشود. گوشها نسبتاً کوتاهند. رنگ بدن قهوهای خاکستری یا شکاری تیره با یک ناحیهٔ مشخص روشن و نوارهای تیره پهلویی است که روی بینی در بیشتر موارد مشخص است. زیستگاه غزال کوهی بومی شبهجزیره عربستان، مصر، ایران، اسرائیل، لبنان، اردن، عمان، عربستان سعودی، سوریه، یمن و امارات است. شمار این حیوان کمتر از ۱۵٬۰۰۰ رأس برآورد میشود که بیش از ۱۰٬۰۰۰ رأس از زیرگونهٔ G. g. cora، کمتر از ۳٬۰۰۰ از زیرگونهٔ بومی اسرائیل G. g. gazella، کمتر از ۱٬۰۰۰ رأس از زیرگونهٔ بومی جزایر فاراسان در دریای سرخ G. g. farasani، کمتر از ۲۵۰ رأس از زیرگونهٔ G. g. muscatensis و ۱۹ رأس (در سال ۲۰۰۷) نیز از زیرگونهٔ شدیداً در معرض خطر G. g. acaiae است که در منطقهٔ محصوری در زیستگاه حیات وحش یوتواتا بهسر میبرند. زیرگونهٔ ایرانی این آهو که تنها در جزیره فارور زندگی میکند و G. g. dareshurii (به نام بیژن فرهنگ درهشوری) نامیده میشود، در گذشته جبیر پنداشته میشد، اما تجزیه و تحلیلهای محمود کرمی در دانشکده منابع طبیعی کرج و کالین گرووز در دانشگاه ملی استرالیا در کنبرا و در ایران در تابستان ۱۳۶۹، نشان داد که آنها آهوی کوهی هستند. زیستگاه این غزال نواحی کوهستانی و ناهموار، جنگلهای تُنُک (بهویژه بلوط و کاج)، دشتها، علفزارها و دشتهای بیابانی سنگی است. ریستگاه این غزال همچنین با زیستگاه گونههای مختلف اقاقیا منطبق است، چون توان جوانهزنی بذر درخت اقاقیا با گذر از دستگاه گوارش این حیوان افزایش مییابد و در نتیجه به گسترش اقاقیا منجر میشود. رفتار آهوی کوهی روزگرد و بهشدت قلمروطلب است. قلمرو آنها با فاصلهٔ زیادی از یکدیگر جدا میشود. آنها سه نوع گروه تشکیل میدهند: گلههای مادر-فرزندی، گلههای نرهای جوان و قلمرو نرهای تنها. نبرد بین غزالها با رسیدن نرها به بلوغ مرتباً انجام میشود. البته نبرد نرهای همسایه بر سر قلمرو بیشتر نمایشی است و از خشونت کمتری نسبت به نبرد بر سر تصاحب مادهها برخوردار است. نرهای نابالغ در جنگها، نسبت به نرهای بزرگسال یا صاحب قلمرو، بسیار بیشتر از شاخ خود بهره میجویند. آهوی کوهی مرتباً در جستجوی غذا در مسافتهای بیش از ۱۲۰ کیلومتری مهاجرت میکند. سرعت دوی این حیوان بسیار بالاست و میتواند با سرعت ۸۰ کیلومتر در ساعت چندصد متر بدود. تولید مثل آهوی کوهی چندهمسر است. نرها علاقه دارند تا یک یا چند ماده را به همراه بچههایشان در گروههای ۳ تا ۸ تایی جمع کنند. دورهٔ فحلی هر ۸ روز تکرار میشود و حدود ۱۲ تا ۲۴ ساعت طول میکشد و تا زمان حاملگی تکرار میشود. نرها و مادهها با شرکای جنسی مختلفی میآمیزند. مادهها معمولأ در هر فصل یکبار میزایند و در طول عمر خود به طور میانگین ۱۱ بره به دنیا میآورند. فصل مطلوب جفتگیری اوایل زمستان است هرچند در بهار و هر زمان که منابع غذایی فراوان باشد، اتفاق میافتد. وزن نوزادان معمولاً ۱۱–۱۲٪ وزن مادر است. برهها به فاصلهٔ کوتاهی از تولد میایستند و تا چند هفته از تیمار مادر برخوردارند. از ۳ تا ۶ هفتگی خوردن غذای جامد را آغاز میکنند ولی شیرنوشی ممکن است تا ۳ ماه ادامه یابد. نرها در مراقبت از بچهها مشارکت نمیکنند و در نتیجه مادرها و کودکانشان گلههای مادر-فرزندی را شکل میدهند. مادههای جوان ممکن است پیش مادر بمانند ولی نرهای جوان در حدود شش ماهگی از مادر جدا میشوند و به گلههای نرهای جوان میپیوندند. مادهها در ۱۸ ماهگی به بلوغ جنسی و رشد کامل جسمی میرسند اما نرها در حدود ۳ سالگی به این مرحله میرسند. در طبیعت بهندرت طول عمرشان از ۸ سال فرا میرود. اما در اسارت ممکن است ۱۲ تا ۱۵ سال عمر کنند. وضعیت حفاظتی آهوی کوهی در فهرست سرخ اتحادیه بینالمللی حفاظت از محیط زیست (ردهٔ آسیبپذیر) قرار دارد. آنان مرتب با کاهش زیستگاه خود بر اثر فعالیتهای انسانی تهدید میشوند، افزایش استفاده از مراتع برای چرای دام و نابودی جنگلها برای کشاورزی، ورود گونههای غیر بومی مهاجم و شکار توسط انسان مهمترین خطرات پیش روی گونه است. شکارچی اصلی این گونه یوزپلنگ و انسان است. اما شکار توسط کاراکال، سگهای شکاری، کفتار، شغال، پلنگ، روباه قرمز و گرگ نیز مشاهده شدهاست. هیچیک از این شکارچیان بهجز انسان در حالت طبیعی تأثیری بر جمعیت این گونه ندارند. RE: عكس و فيلم گونه هاي مختلف جانوري ايران - said - 2012-06-20 11:38 PM سلام . آقا بهنام و آقا مهدي حس ميكنم اين پست آخر يه چيزي كم داره لطفا اگه گونه اي ذكر نشده اصلاح بفرماييد |