(2012-02-15 09:56 PM)kavehatm نوشته شده توسط: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
به به همه بچه هاي مشهد اينجا جمعن كه !
چند روز پيش مشهد بودم و طبق عادت توي هر شهري كه مي رم سري هم به وسايل شكار فروشي هاش مي زنم . در گشت و گذار بازارالماس شرق بودم كه تعدادي از مغازه هاي اين صنف رو ديدم اما زياد چشمم رو نگرفتند و بيشتر اسلحه هاي چيني داشتند و نكته مهم اينكه همه چيز رو خيلي گرون مي دادند . مثلا ساچمه TS-22 رو 12000 تومان مي گفتند و من همين امروز كه براي كاري اومده بوم تهرانم از خيابون فردوسي گرفتم بسته اي 7000 تومان .

(2012-02-17 06:39 PM)alinozad نوشته شده توسط: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سلام علیکم.
امروز منو علی و مهدی و مسعود اقا با یک دیانا 52 و یه وایروخ 90 و یه دولول روس رفتیم شکار.جاتون خالی خیلی حال داد...
یه شکار مجوز دار به همراه تعداد قانونی و یه ناهار توپ...
سر صبح من با موتور و اونا با وانت رفتیم سد و با یه گله اردک مواجه شدیم...بعد از کلی چلنجار رفتن علی و مهدی رو فرستادیم نخود سیاه منو مسعود یه مسیریرو رفتیم نزدیک اردکها...با هزار بدبختی از لای دره و پرتگاه و اینا رد شدیم نزدیک شدیم تا پریدن یه صدای سوزدار و بعدش انفجار و بعد هم خوردن 150 تا ساچمه روی سطح آب جو سد رو گرفت...یک اردک قهوه ای کوچولو تلپ افتاد تو آب(انگار اهن وصلش کردی نه موج راهش میبرد نه باد!آخر سر هم هرکار کردیم موند وسط آب...)بلافاصله بعدش صدای شلیک دوم گوش ما رو دچار جو گرفتگی کرد و شروع کرد به سوت زدن...یه کله سبز از ارتفاع 50 متری افتاد تو آب شروع کرد شنا کردن و رفت قایم شد(دم ساحل)دنبالش بودیم که یهو دیدمش و یه نگاه با ترس بهم کرد و رفت زیر آب(تا حالا ندیده بودم اردک بره زیر آب فکر میکردم فقط سرشو میبره زیر آب)با حبابهای بوجود اومده دنبالش کردم دیدم 100 متر اونورتر مثل تمساح فقط چشماشو درآورد بیرون نگاه کرد و نفس گرفت و رفت...دیگه اونقدر دور شد که قابل تشخیص نبود...خلاصه کلی ور رفتیم تا اونیکی که توی آب بود رو دربیاریم ولی نشد...

بعدش یهو دیدیم یه گله داره میاد سمتون...داشتم میگفتم مسعود جان اردک که یهو دقیقا از بیخ گوشم گفت بزنم گفتم بزن...نامردی نکرد پرده گوشم رو پاره کرد!دقیقا از دو سانتی گوشم شلیک کرده بود!حرارت باروت رو احساس کردم!تو همین حالت موج گرفتگی یهو دیدم یکی ازین کوچولوها freeze به معنای واقعی شد و افتاد روی صخره ها.رفتم با صخره نوردی با این منظره روبرو شدم:

خلاصه رفتیم دوباره پائینو یه اردک قهوه ای روشن وپر رنگ!جلب توجه کرد شبیه خوتکا هم بود...رفتیم با کمین تا اونو بزنیم که یه تیر زد و شعاع 5 متریش کل ساچمه ها خورد توی آب!مطمئنم خورد بهش ولی نمیدونم چرا رفت...در همین لحظه که اون داشت میپرید یهو یه کله سبز زخمی(همون اولیه)دیدیم از دومتری مسعود داره بال میزنه بپره مسعودم نامردی نکرد از دومتری با دورزن 150 تا ساچمه رو زد بهش!!!دقیقا مثل کتابی که پرتش کنند به دیوار پرت شد مالیده شد به تپه کناریش...هنوز جون داشت!!!منتها تکون نمیخورد سرشو تکون میداد چون بدنش دیگه آب کش بود(سوماخپالان به ترکی)زودی ذبحش کردیم و بعدش رفتیم یک عکس توپ گرفتیم:

چه هیکلی داشت!چه وزنی داشت!چه گوشتی داشت!!!!!
بعدش من قرار داشتم برای آفرود رفتمو یکی دیگه هم ازین کوچولو ها زدند که کلا شد 4 قطعه مجاز.برگشتند.منم از کوه برگشتم دیدم پر کنده و آماده طبخه شروع کردیم با مهدی جون پخت و پز...جا از علی شکار با مسعود کمک شکارچی و آشپز خودم سرآشپز مهدی جون.نتیجه شد این:

خیلی خیلی خیلی حال داد!خیلی خوشمزه بود اصلا هم بوی لجن نمیداد!لذت زیادی هم داشت.
فقط عکسهای مجوز مسعود رو من دستکاری کردم گفتم شاید دوست نداشته باشه مشخصاتش درج بشه اگه خودش راضی بود کاملشو میذاره:


یاعلی

(2012-02-18 10:12 AM)ahp2009 نوشته شده توسط: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
خیلی نامردید نه تلفن نه اس ام اس ما رو جواب ندادید بگید جا برای اومدن ما نبود
خیالی نیست انشااله خودم میرم به دیدن مهدی جون فریمان مثل اینکه اول ما باید بریم به دیدن ایشون.