بنظر من این موضوع ذوب شدن واشر وایرخ 90 که دوستان بهش اشاره کردند ممکنه بیشتر بخاطر تولید حرارت بالا ناشی از دیزلینگ باشه .
همانطور که میدانید مقدار کمی ریزش روغن و یا چرب شدن واشر ایجاد دیزلینگ میکنه ممکنه بگید نه روغنی در کار نبوده ولی بدانید بطور معمول ممکنه کمی سیلندر یا واشر چرب بشه و اگر واشر ذوب شده را دقت کنید کمی لبه هاش تیره شده و این نشان از دیزلینگ و دریافت حرارت زیاد داره که طبیعتا بخاطر سرعت بیشتر و یا اصطکاک بیشتر برای لبه های واشر هست .
از اونجائی که بخاطر ساچمه سنگین فشار بیشتری هم در محفظه تولید میشه ممکنه به سوختن و ذوب شدن سریعتر لبه های واشر کمک کنه و کار سریعتر اتفاق میافته (طبیعتا ساچمه سنگین فشار PSI داخل محفظه را بالا میبره ) که این موضع را من بیشتر مربوط به عدم تحمل جنس واشر نسبت به دیزلینگ و حرارت ناشی از آن میدونم چون ذوب شدن لبه واشر سندی برای این موضوع هست وگرنه اگر ناشی از فشار PSI محفظه و یا تنها بخاطر ساچمه سنگین بود خب طبیعتا باید کلیت واشر و یا مرکز واشر ذوب میشد که بنظرم اینطور نبوده (لااقل توی نت که گشتم چنین ندیدم) این موضوع که ساچمه سنگین هم بهش کمک کرده ولی به تنهائی باعثش نیست به این دلیل بیان کردم چون در واشرهای مشابه دیگه مثل دیانا با شلیک ساچمه سنگین چنین اتفاقی نیافتاده (من نمونه واشرهای کار کرده با شلیک سنگین را در دیانا دیدم)
عکس نمونه واشر وایرخ 90
یک نکته هم اضافه کنم به این بحث که اگر دوستان بگویند که جنس واشرهای وایرخ با مثلا دیانا که من مثال زدم یکی هست (که نیست و جنسها و ترکیبات واشرها مختلفه) در اینصورت باید توجه داشت که ساختار سیلندر در وایرخ 90 که بصورت نیتروپیستونی معروفه (همون نکته ای که جناب سهیل عزیز فرمودند) اثر بیشتری نسبت به فنریها در تولید حرارت و سوختن واشر ایجاد کرده (بنا به همان دلایل) .
یک نکته از خرابی واشرها
دوستان تا الان که من سراغ دارم و دیدم اغلب واشرها اصلی و با کیفیت بخاطر لب پریدگی و یا بریده شدن خراب میشوند که بیشتر این موضوع بر میگرده به تمیز نبودن داخل سیلندر و همچنین ورود زرات و پلیسه های سرب به داخل سیلندر که این موضوع آخر بیشترشایع هست و مثل سوهان خوردندگی ایجاد میکنه .
اما موضوع ضرر ساچمه سنگین و یا سبک
بنظر من اصل موضوع بر میگرده به موضوعاتی مثل ساختار سیلندر ، جنس واشر ، قدرت فنر و سنگینی پیستون که موضوع فشار تولید شده (PSI) در محفظه سیلندر را سبب میشود که میتوان این فشار را بر درصدی از 10 تا 100 برای هر تفنگی بیان کرد و من برای مثالهای خودم مقدار 10% را برای حالت بدون ساچمه و شلیک خالی تفنگ در نظر میگیرم چون بلاخره شلیک خالی هم مقداری فشار گاز تولید و آزاد میشه که این مقدار هم به واشر فشار میاره و حالت 100% را برای شلیک خفه و بسته تفنگ یا همان لوله کیپ بیان میکنم .
این مقدار فشار را برکلیه محفظه داخلی سیلندر مطابق قانون فیزیک یکسان درنظر میگیریم ( فشار هیدروستاتیکی)
خب با این فرض ما میدانیم که وقتی تفنگ را خالی شلیک میکنیم هیچ فشاراضافه ای به واشر و محفظه داخلی وارد نمیشه و تنها همان 10% فشار در داخل محفظه تولید و خارج شده در این حالت ضررهای احتمالی به شدت برخورد پیستون و واشر بر بدنه انتهائی سیلندر برمیگرده
مطابق عکس نمونه بالا اغلب شرکتهای سازنده مطرح بفکر این موضوع بودند و با طرح شکل ساختاری و بشرط تحمل و کیفیت جنس واشر تا حدودی از ضرر رسانی به این بخش جلوگیری کردند همانطور که میدانید حدود یکی دو میلیمتر واشر جلوتر از سر پیستون هست و رینگ شیاری هم دقیقا به عملکرد و ضربه گیری واشر در این بخش کمک میکند (بخش مرکزی واشر)
نکته مهم اینجاست که طبیعتا هرچه این فشار (PSI) تولیدی محفظه بخاطر استفاده از ساچمه سنگینر بالا بره فشار فرضی ما از 10% نیز در محفظه بالا میره و موجب فشار بیشتر در محفظه میشه این فشار حکم یک بوستر ترمز بادی را بازی میکنه که نمیگزارد پیستون مانند دفعه قبل و با همان سرعت به سیلندر و یا ضربه گیری واشر ضربه وارد کند و هوای سنگین و یا فشرده خود مانند ضربه گیر و ترمز برای پیستون و واشر نقش بازی میکند .
برای درک بهتر از این موضوع اگر به صدای شلیک تفنگ که بصورت خالی و پر و یا با استفاده از دو ساچمه سبک و سنگین گوش فرا بدیم بوضوح صدای بم و خفه تفنگ پر و یا ساچمه سنگینتر مشهوده و نشان از برخورد آهسته تر پیستون به انتهای سیلندر دارد.
نتیجه اول :
پس معلوم میشه خالی شلیک کردن و یا شلیک با ساچمه های خیلی سبک (نوع تبلیغاتی) به واشر و پیستون ضربه و ارتعاش زیادی وارد میکند (مردگی واشر بمرور) و حتی ممکنه این ارتعاش باعث کنده شدن دسته پیستون هم بشود و تکرار این شلیکها براش طبیعتا مضر هست .
حالا سئوال اینجاست که استفاده از ساچمه سنگینتر تا چه حدودی مفیده و از کجا به بعد مضر هست ؟
و دوم این فشار بیشتر و یا ساچمه سنگینتر چه ضرری را ممکنه ببار بیاره ؟
برای جواب اول و دوم با برسی که از تمام تستهای معروف ایرگانزها توانستم انجام بدم بنظر من بهترین عملکرد پیستون و طول عمر واشر و قطعات مربوط به استفاده از ساچمه های معتدل و متداول معرفی شده برای شکار و همچنین تارگت هست که این ساچمه ها بطور فرض حدود 30% تا 70% فشار بر حسب (PSI)به محفظه وارد میکنند و کمترین آسیب را دارند.
اما به مجرد اینکه از ساچمه های بسیار سنگین استفاده بشه فشار را بیشتر از 70% به محفظه وارد میکنه و بسمت 100% فشار میره برای درک بهتر فرض کنیم فشار به 100% رسیده یعنی حالتی که لوله دیگه کیپه و ساچمه حرکتی نمیکنه باید دید در این حالت چه نیروهای حالت تخریبی بخودشون میگیرند .
طبیعتا اول به واشر فشار وارد میشه و بعد به پستون و در آخر به فنر
اگر واشر این سنگینی و پس زدن را تحمل کنه و دچار مور مورگی نشه (نوعی ترکهای ملکولی) نشان از کیفیت بالای واشر و تحمل آن دارد البته بطور مستقیم به قدرت فنر و سنگینی و کورس پیستتون داره که باید دید چه حدی از نیرو را میتونه وارد کنه مثلا من بشخصه یک نوع تفنگ کم قدرت را دیده بوده که شاید 100 تا 200 شلیک لوله خالی داشت و هیچیش نشده بود و یا باز دیده بودم که لوله ساچمه گیر کرده بود و طرف نمیدونست و انقدر شلیک کرده بود تا دیگه ساچمه آخری جا نرفته بود اونوقت تازه فهمیده بود که ساچمه گیر کرده اما باز هم مشکلی برای واشر و قطعات نبود چون تفنگ کم قدرت بود.
اما اگر مثلا یک مگنوم باشه قصه خیلی فرق میکنه
پس نتیجه میگیریم فشار ماکزیمم فنر و پیستون در محفظه کاملا بسته و شبیه به شلیک ساچمه خیلی سنگین و غیر متعارف ممکنه باعث کاهش طول عمر واشر بشه مگر اینکه مطمئن به کیفیت بالای واشر و دیگر قطعات تفنگ باشیم که من بشخصه برای تفنگهای خوبی مثل دیانا چنین ضعفی را که مسببش ساچمه سنگین باشه را ندیدم .
ببخشید که مطلب زیاد شد و تمام این گفته ها برداشت شخصی خودم بوده و ممکنه در رد آنها ادله ای هم باشه که من بشخصه از طرح موضوع از سوی دوستان استقبال میکنم . فعلا