انجمن تخصصی شکاروتیراندازی(بزرگترین مرجع اطلاعاتی تفنگ بادی،پی سی پی،تیراندازی ایرانیان)pcp.airrifle.airguns..تفنگ بادی،پنوماتیک،

با سلام خدمت دوستان عزیز سمنانی من هم از استان ایلام خواستم عرض ادبی کرده باشم خدمت دوستان امیدوارم سربلند وپیروز باشید.

سلام دوستان سمنانی
منم بهنام هستم اهل استان ایلام کوچیک همتون
یه کمم در مورد زبونتون تحقیق کردیم در نت که اگر اجازه بدین بیان میکنم

ضرب المثل سمنانی

خُدا خری بَدیچی شاخی ژو نَدِچی



ترجمه: خدا خر رو دیده که بهش شاخ نداده

کنایه از انسان هایی که جنبه ی بعضی از کار ها رو ندارند.

....................
ابراهیم = اِبرِن " ebren"

اسماعیل = اِسمِل " esmel"

عباس = عِباس "ebbas "

فاطمه = فاطیما "fatima "

نصرالله = نَصُور " nasour"

اصغر = اخصر

زین العابدین = زلِبدین

عبدالله = عبدل

خیرالنساء= خنیسا

محمد تقی = مد تقی

علی نقی = النقی

.............
مار mar = مادر نَ نا= مامان

پیَه piya = پدر بَبَ = بابا

خوآک khuak= خواهر

بَرِه bare = برادر

عامی (ami )= عمو

عَمَه ama= عمه

دُودُو dudu= خواهر

دَدَ dada= داداش - برادر

داجَنی dajani= زن دایی

آنجنی anjani= زن عمو

جِنیکا (jenika) = زن

میردکا (mirdaka) = مرد

خواکر زیه = خواهر زاده

برارزیه = برادر زاده

زِک (zek)= بچه وَچَه = بچه

......................
دوره کی ( doure ki) کوزه
خووت (khout) آب انبار
کُله (kolle) جسمی بزرگتر از کوزه که در آن رب گوجه و رب انار و ... را نگه داری میکردند.
جوو (jou) جوی آب
رَز (raz) باغ
دار (dar) درخت
........

موسیقی با گویش سمنانی
آهنگ زندگی

خواننده : ولی الله شهاب
نام ترانه : آهنگ زندگی
شاعر : محمد حسن جواهری
آهنگساز : یمین غفاری

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.


جالب اینجاست بعضی از کلمه های زبان سمنانی شبیح زبان لری و کردی هست.
مثال ما به جوی اب میگیم جوو
به درخت میگیم دار
و ...
یاعلی

همه با یک نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
همه شاد و خوش و نغمه زنان
ز صلابت ایران جوان
زصلابت ایراااااان جوااااااان

بر و بچ استان سمن کجاااااااااااااااان ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!.............

شب همه ی دوستان مخصوصا هم استانیهای خوبم ونیز همشهریهای عزیزم بخیر و آرامش...
شنیدم شاهرود هم میخواد استان بشه و چند روز پیش تصمیم قطعیش رو هم استانداری اعلام کرده ! خیلی خوشحال شدم حداقل اینجوری شاید حفاظت از مناطق بی نظیر شاهرود وضعیت بهتری پیدا کنه ...
از تمام اینا باحالتر اسم استانه که قراره نام یکی از قله های زیبا ی استان رو بخودش بگیره : "شاهوار"
اگه خبر درست باشه واسه شاهرودیها خوب میشه !!! مبارکشون باشه ....
جالبه تو این هیر و ویر یه سمنانی میگفت قراره بعدش سمنان هم بشه پایتخت !!!!
هرچی باشه و هر چی بشه امیدوارم در جهت منافع مناطق زیست محیطی استان باشه و بس ....
چاکر شما / رضا /از هکاتوم پلیس (پایتخت اشکانیان!!!) {گفتیم ما هم واسه دامغان یه چی گفته باشیم!!! }

اونوقت با کدوم شهرها استان میشه
احتمالا خودش و روستاهای اطرافش
خدایی ماسمنانیها از دستشون راحت میشیم دعا کن هرچه زودتر این اتفاق بیفته

سلام خدمت برو بچ سمنان

تاپیکتون به کل خوابیده ها !!!!!!!!!

آقا رضا (fmj) شما که پایه ای یه تکونی بهش بده ، تاپیک ما ( بچه های ایلام ) چجور میای اونوقت به تاپیک خودتون چرا سر نمیزنی ↓↓↓↓↓↓

تو که بیل زنی باغچه خودتونو چرا بیل نمیزنی خخخخخخخخخخخخخخخخخ

یا علــــــــی

خجالت کشیدم.....
سرمو انداختم پایین و لپام سرخ شد...

نفرمایید آقا رضا ، ارادت داریم

مخلصیم

نمیدونستم این حرفمو تو کدوم تاپیک بزنم !!! واسه همین که یوقت به تاپیکهای دیگه بی ربط نباشه گفتم تو تاپیک استان خودمون بذارم ولی واسه ی همه ی دوستان انجمن :
این روزها خیلی این احساس بهم دست میده ولی آخرین باری که این حس بهم دست داد و شدت داشت همین امروز بود!
وقتی داشتم تو برف دور میزدم طبق معمول حس شکار و اسلحه و ... بهم دست داد ولی این حس همراه با عشقی که ذاتا به طبیعت دارم و فکر کردن به این قضیه ی شکارممنوع و ناراحتیهای بخصوص خودش واسم تبدیل شد به این حال و احوال که : حالاکه شکار تو کل ایران ممنوعه و هیشکی شکار نمیره_ این برف و بارون که امسال اومد و انشالله بازم بیاد_ بهار و تابستونم سرسبز باشه و پربار_ شاید واقعا حیوونا تو امنیت باشن و این چندسال با آرامش زندگی کنن و جمعیتشون زیاد بشه و .......و ....... و . . . . . . . . . . . . . !!!!!!!!!!!!!!!!!! نمیدونم احساسمو متوجه میشید یا نه ! نمیدونم درست میتونم این حسو منتقل کنم با نه ...!!!!؟؟!!! ولی یه حس امنیت و آرامش خوبی بهم داد که نگو و و ....
اصلا نمیخوام صحبت مسخره ی این قوانین و گرفتاریهای مربوط به حفاظت محیط زیست و فرهنگ بشدت نادرست اکثریت ملت درمورد شکار و شکارچی و هزار تا اینجور بدبختیهای زجرآور رو به زبون بیارم/ نمیخوام حتی درمورد هیچ کدوم لحظه ای فکر کنم/ فقط میخوام با این حس ناب خوش باشم و امیدوار... میخوام باور کنم که تو این روزا حیات وحش نفس راحت و آرومی میکشه... میخوام واقعا این برف و بارون واسه زندگیه حیوونا برکت زیاد داشته باشه .... نمیدونم... بخدا دیگه خسته م از بس ناراحتی/ از بس زجر / از بس غصه ی حیات وحش و طبیعت ... نمیدونم بخدا دیگه نمیدونم.... اثرات این جور فکرها دیگه به خانواده و اطرافیانم هم سرایت کرده و صدمه زده چه برسه به خودم... شده یه اپی دمی ه وحشتناک و مزمن که پدر آدمو درمیاره.... نمیتونم درست توضیح بدم / بیخیال/ ............
فقط دلم خواست این حرفارو واسه یکی بگم.... امید چیز خوبیه ... خیلی خوب...
کاش امید ها هیچوقت ناامید نشه...
دوستون دارم/ شب بخیر